وضغیت وبلاگ ما؟

آمار مطالب

کل مطالب : 548
کل نظرات : 2

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 421
باردید دیروز : 179
بازدید هفته : 600
بازدید ماه : 1319
بازدید سال : 210273
بازدید کلی : 553177

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مثل باران باشیم و آدرس mobinir.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.








نویسنده : BARANE313
تاریخ : سه شنبه 26 آذر 1392
نظرات

تعداد بازدید از این مطلب: 2513
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : سه شنبه 26 آذر 1392
نظرات

عصريك جمعه دلگير،دلم گفت بگويم بنويسم

كه چراعشق به انسان نرسيده است؟

چرا آب به گلدان نرسيده است؟

چرالحظه باران نرسيده است؟

...وهركسي كه در اين خشكي دوران به لبش جان نرسيده است،

به ايمان نرسيده است.

وغم عشق به پايان نرسيده است.




بگو حافظ دل خسته زشيرازبيايدبنويسدكه هنوزم كه هنوزاست،

چرايوسف گمگشته به كنعان نرسيده است؟

چراكلبه احزان به گلستان نرسيده است؟

دل عشق ترك خورد،گل زخم نمك خورد،زمين مرد،

خداوند گواه است،دلم چشم به راه است؛ ودرحسرت يك پلك نگاه است.

ولي حيف نصيبم فقط آه است و همين آه خدايا برسد كاش به جايي؛

برسد كاش صدايم به صدايي...

عصراين جمعه دلگير وجود توكناردل هربيدل آشفته شود حس،

توكجايي گل نرگس؟

به خداآه نفس هاي غريب توكه آغشته به حزني است زجنس غم وماتم،

زده آتش به دل عالم وآدم 

مگراين روز وشب رنگ شفق يافته درسوگ كدامين غم عظمي 


به تنت رخت عزاكرده اي اي عشق مجسم كه به جاي نم شبنم

بچكدخون جگردم به دم از عمق نگاهت 

نكندبازشده ماه محرم كه چنين ميزند آتش به دل فاطمه آهت

به فداي نخ آن شال سياهت

به فداي رخت اي ماه بيا،

صاحب اين بيرق واين پرچم واين مجلس واين روضه واين بزم تويي؛

آجرك الله،عزيزدو جهان يوسف درچاه،دلم سوخته ازآه نفس هاي غريبت

دل من بال كبوترشده،خاكسترپرپرشده،


همراه نسيم سحري روي به فطرس معراج نفس

گشته هوايي وسپس رفته به اقليم رهايي

به همان صحن وسرايي كه شما زائرآني 

وخلاصه شود آياكه مرا نيزبه همراه خودت زير ركابت ببري 

تابشوم كرب وبلايي؛ به خدا درهوس ديدن شش گوشه دلم تاب ندارد،

نگهم خواب ندارد شب من روزن مهتاب ندارد،

همه گويندبه انگشت اشاره:

مگراين عاشق بيچاره ي دلداده ي دل سوخته ارباب ندارد؟

توكجايي؟توكجايي شده ام بازهوايي...

گريه كن گريه وخون گريه كن آري كه هرآن مرثيه را خلق شنيده ست

شماديده اي آن راواگرطاقتتان هست كنون من نفسي روضه مقتل بنويسم؛

وخودت نيز مددكن كه قلم دركف من همچوعصا دركف موسي بشود

چون تپش موج مصيبات بلنداست.

به گستردگي ساحل نيل بلند است.

...واين بحرطويل است وببخشيداگراين مخمل خون برتن تبدارحروف است

كه اين روضه ي مكشوف لهوف است.

عطش برلب عطشان لغات است

وصداي تپش سطربه سطرش همگي موج مزن آب فرات است.

وارباب همه سينه زنان كشتي آرام نجات است؛

ولي حيف كه ارباب((قتيل العبرات)) است؛

ولي حيف كه ارباب ((اسيرالكربات))است؛

...ولي هنوزم كه هنوزاست حسين بن علي تشنه ياراست

وزني محو تماشاست زبالاي بلندي،

الف قامت اودال همه هستي اودركف گودال و سپس آه كه؛((الشمر...))

خداياچه بگويم كه(( شكستند سبو را وبريدند...))

دلت تاب ندارد به خدا باخبرم ميگذرم ازتپش روضه كه خود غرق عزايي،

تو خودت كرب و بلايي؛

قسمت ميدهم آقا به همين روضه كه درمجلس ما نيز بيايي،

تو كجايي.... توكجايي....


اثربرادرعزيزسيدحميد برقعي 

كه درحضور مقام معظم رهبري قراعت گرديد

منبع:http://www.entezar1358.ir/

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 2657
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : پنج شنبه 21 آذر 1392
نظرات

بقیّة اللّه: باقیمانده خدا در زمین.

خلیفة اللّه: جانشین خدا در میان خلایق.

وجه اللّه: مظهر جمال وجلال خدا، سمت و سوى الهى که اولیاى حق رو به او دارند.

باب اللّه: دروازه همه معارف الهى، درى که خدا جویان براى ورود به ساحت قدس الهى، قصدش مى کنند.

داعى اللّه: دعوت کننده الهى، فرا خواننده مردم به سوى خدا، منادى راستین هدایت الى اللّه.

سبیل اللّه: راه خدا، که هرکس سلوکش را جز در راستاى آن قرار دهد سر انجامى جز هلاکت نخواهد داشت.

ولى اللّه: سر سپرده به ولایت خدا و حامل ولایت الهى، دوست خدا.

حجة اللّه: حجّت خدا، برهان پروردگار، آن کس که براى هدایتِ در دنیا، و حسابِ در آخرت به او احتجاج مى کنند.

نور اللّه: نور خاموشى ناپذیر خدا، ظاهر کننده همه معارف و حقایق توحیدى، مایه هدایت رهجویان.

عین اللّه: دیده بیدار خدا در میان خلق، دیدبان هستى، چشم خدا در مراقبت کردار بندگان.

سلالة النّبوّة: فرزند نبوّت، باقیمانده نسل پیامبران.

خاتم الاوصیاء: پایان بخش سلسله امامت، آخرین جانشین پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم).

علم الهدى: پرچم هدایت، رایت همیشه افراشته در راه اللّه، نشان مسیر حقیقت.

سفینة النّجاة: کشتى نجات، وسیله رهایى از غرقاب ضلالت، سفینه رستگارى.

عین الحیوة: چشمه زندگى، منبع حیات حقیقى.

القائم المنتظر: قیام کننده مورد انتظار، انقلابى بى نظیرى که همه صالحان چشم انتظار قیام جهانى اویند.

العدل المشتهر: عدالت مشهور، تحقق بخش عدالت موعود.

السیف الشاهر: شمشیر کشیده حق، شمشیر از نیام بر آمده در اقامه عدل و داد.

القمر الزّاهر: ماه درخشان، ماهتاب دلفروز شبهاى سیاه فتنه و جور.

شمس الظلاّم: خورشید آسمان هستى ظلمت گرفتگان، مهر تابنده در ظلمات زمین.

ربیع الأنام: بهار مردمان، سر فصل شکوفایى انسان، فصل اعتدال خلایق.

نضرة الأیّام: طراوت روزگار، شادابى زمان، سرّ سرسبزى دوباره تاریخ.

الدین المأثور: تجسّم دین، تجسید آیین بر جاى مانده از آثار پیامبران، خودِ دین، کیان آیین، روح مذهب.

الکتاب المسطور: قرآن مجسّم، کتاب نوشته شده با قلم تکوین، معجزه پیامبر در هیئت بشرى.

صاحب الأمر: دارنده ولایت امر الهى، صاحب فرمان و اختیاردار شریعت.

صاحب الزمان: اختیار دارِ زمانه، فرمانده کل هستى به اذن حق.

مطهّر الأرض: تطهیر کننده زمین که مسجد خداست، از بین برنده پلیدى و ناپاکى از بسیط خاک.

 ناشر العدل: برپا دارنده عدالت، بر افرازنده پرچم عدل و داد در سراسر گیتى.

مهدى الامم: هدایتگر همه امّت ها، راه یافته راهنماى همه طوایف بشریت.

جامع الکَلِم: گردآورنده همه کلمه ها بر اساس کلمه توحید، وحدت بخش همه صفها.

ناصر حق اللّه: یاریگر حقِ خدا، یاورِ حقیقت.

دلیل ارادة اللّه: راهنماى مردم به سوى مقاصد الهى، راه بلد و راهبر انسانها در راستاى اراده خداوند.

الثائر بأمر اللّه: قیام کننده به دستور الهى، بر انگیخته به فرمان پروردگار، شورنده بر غیر خدا به امر خدا.

محیى المؤمنین: احیاگر مؤمنان، حیاتبخش دلهاى اهل ایمان.

مبیر الکافرین: نابود کننده کافران، درهم شکننده کاخ کفر، هلاک کننده کفار.

معزّ المؤمنین: عزّت بخش مؤمنان، ارزش دهنده اهل ایمان.

مذلّ الکافرین: خوار کننده کافران، درهم شکننده جبروتِ کفر پیشگان.

منجى المستضعفین: نجات دهنده مستضعفان، رهایى بخش استضعاف کشیدگان.

سیف اللّه الّذى لاینبو: شمشیر قهر خدا که کندى نپذیرد.

میثاق اللّه الّذى أخذه: پیمان بندگى خدا که از بندگان گرفته شده.

مدار الدهر: مدار روزگار، محور گردونه وجود، مرکز پیدایش زمان.

ناموس العصر: نگهدارنده زمان، کیان هستى دوران.

کلمة اللّه التامه: کلمه تامّه خداوند، حجّت بالغه الهى

تالى کتاب اللّه: تلاوت کننده کتاب خدا، قارى آیات کریمه قرآن.

وعداللّه الّذى ضمنه: وعده ضمانت شده خدا، پیمان تخلّف ناپذیر الهى.

رحمة اللّه الواسعة: رحمت بى پایان خدا، لطف و رحمت بى کرانه پروردگار رحمت گسترده حق.

 حافظ اسرار رب العالمین: نگهبان اسرار پروردگار، حافظ رازهاى ربوبى.

معدن العلوم النبویّه: گنجینه دانش هاى پیامبرى ـ خزانه معارف نبوى.

نظام الدین: نظام بخش دین.

یعسوب المتقین: پیشواى متقین.

معزّ الاولیاء: عزت بخش یاران.  

مذلّ الأعداء: خوار کننده دشمنان.

وارث الانبیاء: میراث بر پیامبران.

نور ابصار الورى: نور دیدگان خلایق.

الوتر الموتور: خونخواه شهیدان.

کاشف البلوى: بر طرف کننده بلاها.

المعد لقطع دابر الظلمه: مهیّا شده براى ریشه کن کردن ظالمان.

المنتظر لاقامة الأمت و العوج: مورد انتظار براى از بین بردن کژیها و نادرستى ها.

المترجى لازالة الجور و العدوان: مورد آرزو براى بر طرف کردن ستم و تجاوز.

المدّخّر لتجدید الفرائض و السنن: ذخیره شده براى تجدید واجبات و سنن الهى.

المؤمّل لاِحیاء الکتاب وحدوده: مورد امید براى زنده ساختن دوباره قرآن و حدود آن.

جامع الکلمة على التقوى: گرد آورنده مردم بر اساس تقوى.

السبب المتصل بین الأرض و السماء: واسطه بین آسمان و زمین، کانال رحمت حق بر خلق.

صاحب یوم الفتح و ناشررایة الهدى: صاحب روز پیروزى و بر افرازنده پرچم هدایت.

مؤلف شمل الصلاح و الرضا: الفت دهنده دلها بر اساس رضایت و درستکارى.

الطالب بدم المقتول بکربلا: خونخواه شهید کربلا.

المنصور على من اعتدى علیه وافترى: یارى شده علیه دشمنان وافترا زنندگان.

المضطرّ الّذى یجاب اذا دعى: پریشان و درمانده اى که چون دعا کند دعایش مستجاب شود.

 http://sarigin.loxblog.com/

تعداد بازدید از این مطلب: 2447
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : پنج شنبه 21 آذر 1392
نظرات

بقیّة اللّه: باقیمانده خدا در زمین.

خلیفة اللّه: جانشین خدا در میان خلایق.

وجه اللّه: مظهر جمال وجلال خدا، سمت و سوى الهى که اولیاى حق رو به او دارند.

باب اللّه: دروازه همه معارف الهى، درى که خدا جویان براى ورود به ساحت قدس الهى، قصدش مى کنند.

داعى اللّه: دعوت کننده الهى، فرا خواننده مردم به سوى خدا، منادى راستین هدایت الى اللّه.

سبیل اللّه: راه خدا، که هرکس سلوکش را جز در راستاى آن قرار دهد سر انجامى جز هلاکت نخواهد داشت.

ولى اللّه: سر سپرده به ولایت خدا و حامل ولایت الهى، دوست خدا.

حجة اللّه: حجّت خدا، برهان پروردگار، آن کس که براى هدایتِ در دنیا، و حسابِ در آخرت به او احتجاج مى کنند.

نور اللّه: نور خاموشى ناپذیر خدا، ظاهر کننده همه معارف و حقایق توحیدى، مایه هدایت رهجویان.

عین اللّه: دیده بیدار خدا در میان خلق، دیدبان هستى، چشم خدا در مراقبت کردار بندگان.

سلالة النّبوّة: فرزند نبوّت، باقیمانده نسل پیامبران.

خاتم الاوصیاء: پایان بخش سلسله امامت، آخرین جانشین پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم).

علم الهدى: پرچم هدایت، رایت همیشه افراشته در راه اللّه، نشان مسیر حقیقت.

سفینة النّجاة: کشتى نجات، وسیله رهایى از غرقاب ضلالت، سفینه رستگارى.

عین الحیوة: چشمه زندگى، منبع حیات حقیقى.

القائم المنتظر: قیام کننده مورد انتظار، انقلابى بى نظیرى که همه صالحان چشم انتظار قیام جهانى اویند.

العدل المشتهر: عدالت مشهور، تحقق بخش عدالت موعود.

السیف الشاهر: شمشیر کشیده حق، شمشیر از نیام بر آمده در اقامه عدل و داد.

القمر الزّاهر: ماه درخشان، ماهتاب دلفروز شبهاى سیاه فتنه و جور.

شمس الظلاّم: خورشید آسمان هستى ظلمت گرفتگان، مهر تابنده در ظلمات زمین.

ربیع الأنام: بهار مردمان، سر فصل شکوفایى انسان، فصل اعتدال خلایق.

نضرة الأیّام: طراوت روزگار، شادابى زمان، سرّ سرسبزى دوباره تاریخ.

الدین المأثور: تجسّم دین، تجسید آیین بر جاى مانده از آثار پیامبران، خودِ دین، کیان آیین، روح مذهب.

الکتاب المسطور: قرآن مجسّم، کتاب نوشته شده با قلم تکوین، معجزه پیامبر در هیئت بشرى.

صاحب الأمر: دارنده ولایت امر الهى، صاحب فرمان و اختیاردار شریعت.

صاحب الزمان: اختیار دارِ زمانه، فرمانده کل هستى به اذن حق.

مطهّر الأرض: تطهیر کننده زمین که مسجد خداست، از بین برنده پلیدى و ناپاکى از بسیط خاک.

 ناشر العدل: برپا دارنده عدالت، بر افرازنده پرچم عدل و داد در سراسر گیتى.

مهدى الامم: هدایتگر همه امّت ها، راه یافته راهنماى همه طوایف بشریت.

جامع الکَلِم: گردآورنده همه کلمه ها بر اساس کلمه توحید، وحدت بخش همه صفها.

ناصر حق اللّه: یاریگر حقِ خدا، یاورِ حقیقت.

دلیل ارادة اللّه: راهنماى مردم به سوى مقاصد الهى، راه بلد و راهبر انسانها در راستاى اراده خداوند.

الثائر بأمر اللّه: قیام کننده به دستور الهى، بر انگیخته به فرمان پروردگار، شورنده بر غیر خدا به امر خدا.

محیى المؤمنین: احیاگر مؤمنان، حیاتبخش دلهاى اهل ایمان.

مبیر الکافرین: نابود کننده کافران، درهم شکننده کاخ کفر، هلاک کننده کفار.

معزّ المؤمنین: عزّت بخش مؤمنان، ارزش دهنده اهل ایمان.

مذلّ الکافرین: خوار کننده کافران، درهم شکننده جبروتِ کفر پیشگان.

منجى المستضعفین: نجات دهنده مستضعفان، رهایى بخش استضعاف کشیدگان.

سیف اللّه الّذى لاینبو: شمشیر قهر خدا که کندى نپذیرد.

میثاق اللّه الّذى أخذه: پیمان بندگى خدا که از بندگان گرفته شده.

مدار الدهر: مدار روزگار، محور گردونه وجود، مرکز پیدایش زمان.

ناموس العصر: نگهدارنده زمان، کیان هستى دوران.

کلمة اللّه التامه: کلمه تامّه خداوند، حجّت بالغه الهى

تالى کتاب اللّه: تلاوت کننده کتاب خدا، قارى آیات کریمه قرآن.

وعداللّه الّذى ضمنه: وعده ضمانت شده خدا، پیمان تخلّف ناپذیر الهى.

رحمة اللّه الواسعة: رحمت بى پایان خدا، لطف و رحمت بى کرانه پروردگار رحمت گسترده حق.

 حافظ اسرار رب العالمین: نگهبان اسرار پروردگار، حافظ رازهاى ربوبى.

معدن العلوم النبویّه: گنجینه دانش هاى پیامبرى ـ خزانه معارف نبوى.

نظام الدین: نظام بخش دین.

یعسوب المتقین: پیشواى متقین.

معزّ الاولیاء: عزت بخش یاران.  

مذلّ الأعداء: خوار کننده دشمنان.

وارث الانبیاء: میراث بر پیامبران.

نور ابصار الورى: نور دیدگان خلایق.

الوتر الموتور: خونخواه شهیدان.

کاشف البلوى: بر طرف کننده بلاها.

المعد لقطع دابر الظلمه: مهیّا شده براى ریشه کن کردن ظالمان.

المنتظر لاقامة الأمت و العوج: مورد انتظار براى از بین بردن کژیها و نادرستى ها.

المترجى لازالة الجور و العدوان: مورد آرزو براى بر طرف کردن ستم و تجاوز.

المدّخّر لتجدید الفرائض و السنن: ذخیره شده براى تجدید واجبات و سنن الهى.

المؤمّل لاِحیاء الکتاب وحدوده: مورد امید براى زنده ساختن دوباره قرآن و حدود آن.

جامع الکلمة على التقوى: گرد آورنده مردم بر اساس تقوى.

السبب المتصل بین الأرض و السماء: واسطه بین آسمان و زمین، کانال رحمت حق بر خلق.

صاحب یوم الفتح و ناشررایة الهدى: صاحب روز پیروزى و بر افرازنده پرچم هدایت.

مؤلف شمل الصلاح و الرضا: الفت دهنده دلها بر اساس رضایت و درستکارى.

الطالب بدم المقتول بکربلا: خونخواه شهید کربلا.

المنصور على من اعتدى علیه وافترى: یارى شده علیه دشمنان وافترا زنندگان.

المضطرّ الّذى یجاب اذا دعى: پریشان و درمانده اى که چون دعا کند دعایش مستجاب شود.

 http://sarigin.loxblog.com/

تعداد بازدید از این مطلب: 2746
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : چهار شنبه 20 آذر 1392
نظرات
سؤال: نظر حضرتعالى درمورد گوش دادن به موسیقى هاى اصیل سنتى چیست؟ پاسخ: اگر مناسب مجالس لهو ولعب (مجالس عیاشى وخوشگذرانى) باشد جایز نیست . سؤال: آیا گوش دادن به صداى خوانندگى زن در حالى كه محتواى آن اصلا فاسد نیست مثلا اشعار مولوى ویا حافظ ویا ...كه كاملا از نظر فساد در امان هستند وفقط خواننده آن زن است چه اشكالى دارد؟ پاسخ: اگر با تلذذ شهوى باشد حرام است واگر بدون آن وکیفیت آن مناسب مجالس لهو ولعب باشد باز هم به احتیاط واجب جایز نیست . سؤال: گوش دادن به موسیقى چه مرد خواننده آن باشد وچه زن وهمچنین داخلى باشد ویا توسط خواننده هاى خارج از كشور باشد چه ایرانى باشد وچه به زبان غیرازایرانى چه حكمى دارد ؟ پاسخ: اگرمناسب لهو ولعب باشد جایز نیست . سؤال: اینجانب مدتى است كه مشغول فراگیرى موسیقى مى باشم آیا اوقاتى را كه صرف مى كنم براى یاد گرفتن جزو ایام بطالت است یا خیر؟ البته قصد من این است كه به عنوان یك هنر بیاموزم و نمى خواهم درمجالس لهو ولعب از آن استفاده كنم؟ پاسخ: اگر یادگیری تئوری ونظری مانعی ندارد ولی اگر به صورت عملی باشد که موسیقی مناسب مجالس لهو ولعب باشد حرام است . سؤال: آیا خریدن سنتور اشكال دارد؟ پاسخ: از الات مختص لهو ولعب است وحرام است . سؤال: استفاده از تلویزیون دركشورهاى اسلامى كه آهنگهاى مختلف وفیلمهاى خارجى درآن وجود دارد حكم آن چیست ؟ پاسخ: استفاده ازآن مانعى ندارد و گوش داده به موسیقى مناسب مجالس لهو ولعب وگوش دادن به غنا یعنى آوازى كه مناسب مجالس لهو ولعب باشد چنانچه مضمون آن باطل باشد ویا قرآن وذكرودعا باشد حرام است و درغیر آنها بنابر احتیاط واجب جایز نیست ونگاه كردن به فیلمهاى خارجى بدون شهوت جایز است . ولی نگاه کردن به عکسهای مستهجن در فرض مذکور به احتیاط واجب جایز نیست . سؤال: آیا خرید پیانو جهت استفاده شخصى وبدون لهو ولعب جایز است ؟ پاسخ: اگرازالات مختص لهو ولعب باشد جایز نیست . سؤال: موسیقى متناسب با مجالس لهو ولعب كدام است؟ پاسخ: آنچه كه مردمان لاابالى در مجالس بزم و عیاشى مى نوازند و یا مى خوانند . سؤال: هر چه كه اسم موسیقى بدان اطلاق مى شود حرام است ؟ پاسخ: خیر بلكه هر موسیقى كه مناسب مجالس لهو وعیاشى است حرام است ، اما موسیقى هاى آرام و مارشهاى جنگى و موسیقیهائى كه معمولا در فیلمها پخش مى شود و امثال آن اشكال ندارد . سؤال: كف زدن اگر توأم با موسیقى محرم نباشد چه حكمى دارد ؟ پاسخ: اشكال ندارد و حرام نیست . سؤال: موزیك وآهنگهاى غیر شادى آفرین مثل آهنگ اول اخبار یا فیلم امام على (ع) اشكال دارد ؟ پاسخ: اگر مناسب مجالس لهو ولعب نباشد مانعی ندارد . سؤال: آیا دراصطلاح فقهى موسیقى مترادف با غناست ؟ پاسخ: غنا کلامی است که مضمون ان باطل وبا اواز مخصوص مجالس لهو ولعب خوانده شود و موسیقى صداى آلات مخصوص است . سؤال: مرجع در تشخیص غنا وموسیقى محرم كیست ؟ پاسخ: ملاك تشخیص مكلّف است ودر صورت شک مانعی ندارد . سؤال: تهیه نوارهاى مبتذل و یا وسائل دیگر موسیقى براى نواختن موسیقى مطرب حرام است ؟ پاسخ: اگر منظور ضبط موسیقى محرم بر نوار باشد جائز نیست . سؤال: معیارى كه براى حرمت غنا و موسیقى بیان شده آنست كه متناسب با مجالس لهو وفسق باشد لطفا مقصود از مناسب را بیان فرمائید ؟ پاسخ: مقصود ما از مناسب بودن با مجالس لهو و فسق آنست كه شنونده بالخصوص اگر آشنایى به این امور داشته باشد، بتواند این سبك و یا كیفیت را از موارد مجالس معصیت و فسق یا مشابه آنها تشخیص دهد، اما نسبت به موسیقى و سبك غنائى كه موجب آرامش و تغییر حالتهاى روحى مى گردد مانند موسیقى آرام، مارش عزا و نظامى مانعى نمى باشد . سؤال: آیا دین مبین اسلام، موسیقى را یك هنر مى داند ؟ پاسخ: موسیقى یكى از فنون بشرى است. ولى بدین معنى نیست كه تمام شئونات آن از نظر اسلام مباح باشد. سؤال: آیا دانشجو مى تواند در رشته موسیقى ادامه تحصیل نماید ، و در صورتیكه تحصیلات دانشگاهى براى وى ضرورى باشد چه حكمى دارد ؟ پاسخ: اگر تحصیلات وى به صورت تئورى باشد مانعى نیست . ولى اگر بصورت عملى بود در مقدار مباح فقط جائز است . سؤال: آیا فرقى بین موسیقى هاى محلى و سنتى یا خارجى و كلاسیك هست یا خیر ؟ پاسخ: فرقى نمى كند . سؤال: آیا معیار در موسیقى نوع صدا است یا خصوص آلات زمان صدور روایات است كه اكنون با وسائل الكترونیكى كه زده مى شود مشكل حل است ؟ پاسخ: معیارنوع صدا است . سؤال: آیا در حرمت و حلیت موسیقى فرقى بین استماع بطور مستقیم یا ضبط و پخش وجود دارد ؟ پاسخ: فرقى نمى كند . سؤال: موارد استثنا ازحرمت موسیقى را بیان بفرمائید ؟ پاسخ: موسیقی مناسب مجالس لهو ولعب حرام است واستثا ندارد . سؤال: آلات موسیقى كه استفاده از آنها حرمت مطلق دارند كدامند ؟ پاسخ: موسیقى كه مناسب مجالس لهو و لعب است مانند آنچه با آلات طرب همچون ناى و طنبور و گیتار و امثال آن نواخته مى شود حرام است . سؤال: تكلیف داماد در مقابل آنچه را كه از موسیقى در مراسم پخش مى كنند چیست ؟ پاسخ: باید از آن منع كنند ، و اگر نتوانست جلوى آن را بگیرد گناهى بر او نیست ، ولى بنابر احتیاط واجب بنحوى ابراز انزجار بنماید . سؤال: 1 ـ من در یک رستورانی در کشور آمریکا کار می کنم و نوار موسیقی حرام اکثر مواقع روشن است می خواهم بدانم که حکم کار کردن من در آنجا چیست؟ 2- اگرآلات لهو ولعب موسیقی استفاده خوب وغیرشهوانی کنم آیا حرام است ؟ پاسخ: 1 ـ شما به آن گوش ندهید وتنها به گوش رسیدن اشکال ندارد . 2 ـ اگر با آن موسیقی غیر لهوی نواخته شود اشکال ندارد ومراد ازموسیقی لهوی موسیقی ای است که مناسب مجالس لهو وعیاشی است . سؤال: می خواستم بدانم اینکه می گویند موسیقی که در مجلس لهو و لعب استفاده شود حرام است منظور شما همان غنا است یا چیز دیگری . (چون بارها دیده شده که افرادی با فطرتهای ناپاک حتی آهنگهای غیر غنا را هم در مجالس لهو و لعب استفاده می کنند) . در صورتی که چیز دیگری جز غنا است لطفا آن را توضیح دهید ؟ پاسخ: موسیقی صدائی است که از دستگاه و آلات شنیده می شود و غنا صدائی است که از حنجره بیرون می آید و فرق بین آن دو واضح است. سؤال: می خواستم معنای مجلس لهو و لعب را توضیح دهید ؟ پاسخ: یعنی مجالس عیاشی ، خوشگذرانی و بزن و بکوب . سؤال: اگر درباره آهنگ ندانم که آیا ان برای مراسم لهو و لعب است یا نه حکم چیست؟ پاسخ: گوش دادن به موارد مشکوک اشکال ندارد . سؤال: گوش دادن به موسیقی در صورتی که برای شخص تاثیری نداشته باشد یعنی از آن لذت نبرد فقد یک عادت برای شخص شده باشد چه حکمی دارد؟ پاسخ: اگر لهوی باشد جایز نیست حتی اگر از آن هیچ لذتی نبرد. سؤال: آیا فرا گرفتن علوم موسیقی که هدف از آن برای لهو ولعب نباشد حرام است؟ پاسخ: اگر مستلزم نواختن یا گوش دادن به موسیقی مناسب مجالس لهو ولعب باشد جایز نیست سؤال: آیا والدین می توانند فرزندان خود را از گوش دادن به موسیقی روز ویا تراشیدن ریش منع کنند؟ پاسخ: حق دارند. سؤال: آیا استفاده از آلات موسیقی برای نواختن سرودهای مجاز اشکال دارد؟ پاسخ: اگر به کیفیت مناسب مجالس لهوولعب باشد جایزنیست. سؤال: اگر مجبور شویم در حالیکه موسیقی شنیده می شود نماز بخواینم نماز ما چه حکمی دارد ؟ پاسخ: نماز صحیح است . سؤال: آلات لهو حرام را توضیح دهید ؟ پاسخ: الات لهو حرام وسیله ای است که شکل وهیئت ان (که معیار ارزش مالی ان است وبه جهت استفاده از ان نگه داری می شود) تنها برای موسیقی مناسب مجالس عیاشی تناسب دارد . براساس فتوای حـضـرت آیت اللّه سیستانی (دام ظله) http://www.tebyan.net/
تعداد بازدید از این مطلب: 2981
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : سه شنبه 19 آذر 1392
نظرات

و او دست و لباسش سیاه و من دلم سیاه !!
و چقدر فرق است بین سیاهی من و او ...
 
تعداد بازدید از این مطلب: 2796
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : چهار شنبه 13 آذر 1392
نظرات

آیت الله بهجت:

هیچ کودکی نگران وعده ی بعدی غذایش نیست زیرا

به مهربانی مادرش ایمان دارد،

ای کاش من هم مثل او به خدایم ایمان داشتم.

 

تعداد بازدید از این مطلب: 2600
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : BARANE313
تاریخ : چهار شنبه 13 آذر 1392
نظرات

هیچ داری از دل مهدی خبر ؟
گریه های هر شبش را تا سحر ؟
او که ارباب تمام عالم است
من بمیرم ، سر به زانوی غم است
شیعیان ! مهدی غریب و بی کس است
جان مولی معصیت دیگر بس است
شیعیان ! بس نیست غفلت هایمان ؟
غربت و تنهایی مولایمان ؟
ما عبید و عبد دنیا گشته ایم
غافل از مهدی زهرا گشته ایم
من که دارم ادعای شیعه گی
چه بگویم من به جز شرمندگی ؟؟

گرفته شده از سایت اشعار امام زمان



- منبع: نشانه های حتمی ظهور امام زمان | آسمونی http://www.asemoni.com/religion/imams/imam-mahdi/signs-of-the-imminent-emergence-of-the-imam-mahdi#ixzz2mVgAtvXw

تعداد بازدید از این مطلب: 2575
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نویسنده : BARANE313
تاریخ : چهار شنبه 13 آذر 1392
نظرات

روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.

اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!

دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی

و سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی

پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟

لقمان جواب داد:

اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد .

اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است .

و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست .روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.

اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!

دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی

و سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی

پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟

لقمان جواب داد:

اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد .

اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است .

و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست .

 

تعداد بازدید از این مطلب: 2200
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


چترها را باید بست زیر باران باید رفت فکر را خاطره را زیر باران باید برد با همه مردم شهر زیر باران باید رفت دوست را زیر باران باید برد عشق را زیر باران باید پیدا کرد زیر باران باید بازی کرد زیر باران باید چیز نوشت حرف زد نیلوفر کاشت زندگی تر شدن پی در پی زندگی آب تنی کردن در حوضچه "اکنون" است رخت ها را بکنیم آب در یک قدمی است ... سهراب سپهری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود