چرا گناه می کنیم وچگونه گناه نکنیم
چرا بعضی اوقات دچار اشتباه و گناه می شوم؟
عالمان اخلاق می گویند: منشأ و انگیزه درونی گناهان، سه نیروی نفس می باشد:
٫ شهوت، ۲٫غضب و ۳٫وهم. ۱
نیروی شهوت، انسان را به افراط در لذت خواهی نفسانی می کشاند و سرانجامش، غرق شدن در فحشا و زشتی هاست.
نیروی غضب، انسان را به ظلم، طغیان، آزار رسانی و تجاوز، وادار می کند.
نیروی وهم، روح برتری طلبی، انحصارجویی، تکبر و خودخواهی را در انسان زنده می کند و او را به گناهان بزرگی وارد می کند.
به این مثال توجه کنید: آب، در عین حال که مایه حیات تمامی جانداران می باشد، اگر مهار نشود، به صورت سیلابی جریان می یابد و باعث نابودی حیات بشر می شود.
این پدیده حیات بخش نیز نیاز به سد سازی و مهار دارد و در صورتی برای بشر مفید خواهد بود که به هنگام نیاز، در کانال کنترل شده خاصی قرار گیرد و از دریچه مخصوصی، به مقدار نیاز، جریان یابد و در غیر این صورت، طغیان می کند و به باغ ها، کشتزارها و خانه ها سرازیر شده، همه را ویران خواهد ساخت.
در مورد انسان نیز نیروی غضب، برای دفاع و شهوت، برای بقای نسل، لازم است؛ ولی اگر این دو غریزه بر اثر افسار گسیختگی طغیان کنند، موجب بروز جنایات ویران گر و انحرافات جنسی و بی عفتی خواهند شد.
در نتیجه اگر بخواهیم جامعه را از لوث گناه پاک سازیم و یا وجود خویش را از آلودگی گناه حفظ کنیم، راهی جز کنترل و تعدیل غرایز و تمایلات نفسانی نداریم.
حل مشکل
۱٫ گناه شناسی؛ شناخت گناهان و تفکر در آثار دنیوی و اخروی آنها، گام نخستین شناسایی تصویر زشت گناهان و زمینه ساز تنفر از گناهان است.
۲٫ گناه زدایی؛ مبارزه اساسی با گناه، از طریق مبارزه با زمینه های گناه و تقویت زمینه های اصلاح، امکان پذیر است و در این باره، راهی جز تقویت اراده وجود ندارد.
اینک با طرح سؤال های کوتاه و پاسخ آنها، به گشودن راه کمک می کنیم.
۱٫ چرا باید خودمان را بشناسیم؟ چون اگر استعداد بی نهایت و ارزش های وجودی خود را نشناسیم، هرگز حرکتی نخواهیم کرد. تمام حرکت تکاملی انسان، به نوع و عمق شناخت وی نسبت به ارزش های وجودی وی وابسته است.
۲٫ چرا باید هستی را شناسایی کنیم؟ چون انسان خلاصه هستی است و با هماهنگی و همراه شدن با هستی و قرب به خدای هستی و رنگ خدایی گرفتن، به کمال می رسد. اگر انسان هستی را نشناسد نمی داند چه باید کند و به عبارت دیگر، انسان، قانون کمال را از هستی فرا می گیرد.
۳٫ نقش دین در زندگی انسان چیست؟ آدمی با زبان هستی آشنا نیست و نیاز به مترجم دارد. دین، ترجمان هستی است و به نحو بسیار ظریفی انسان را به رنگ هستی درمی آورد. تمام دین، در جهت به خدا رسیدن و قرب الهی برنامه ریزی شده است.
۴٫ دانستن سرنوشت انسان در حیات اخروی و معاد، چه کمکی به انسان می کند؟ معاد و قیامت، فردای زندگی انسان است؛ فردایی که باید آن را بسازد و تا ابدیت در آن بماند. انسان باید بداند که عازم کدام وادی و مسافر کدام اقلیم وجود است؛ باید بداند که برای فردای خود، چه توشه ای فراهم کند و چه مقدار به کار و کوشش بپردازد؛ ببیند با چه کسی می خواهد همراه و همنشین شود تا در قیامت، با مشکل روبه رو نگردد.
یکی از مهم ترین مراحل خودسازی، رفع زمینه های گرایش به گناه است.
نقش ذکر و یاد خدا
ذکر خدا، آثار مثبت فراوانی دارد. ذکر، از آن جهت که با ذاکر اتحاد وجودی می یابد و باعث حضور خداوند در دل و جان مؤمن است، موجب می شود که ذاکر، خود را در محضر خدا حاضر ببیند و از کمال قرب او بهره مند شود و در نتیجه، بر محور حیا، از بسیاری از افکار پلید، اخلاق زشت و اعمال نکوهیده، پرهیز کند.
دستور العمل های ترک گناه
۱٫ ترک زمینه گناه
کنترل چشم؛ امام صادق علیه السلام فرمود: «نظر دوختن، تیری مسموم از تیرهای ابلیس است و چه بسا نگاهی که حسرت درازمدتی را (در دل) به ارث بگذارد»۱ بنابراین، انسان باید تا حد امکان، از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز کند.
کنترل گوش؛ باید از شنیدنی هایی که ممکن است به حرام منجر شوند و زمینه ساز حرام هستند، پرهیز شود؛ مانند موسیقی حرام، صدای شهوت انگیز نامحرم و .......
ترک هم نشینی با دوستان ناباب؛ دوستانی که باعث می شوند انسان گناه را مزمزه کند، در واقع دشمن هستند و باید از آنها پرهیز کرد.
از امام سجاد علیه السلام، از همراهی و سخن گفتن و رفیق بودن با پنج کس نهی فرموده که عبارتند از: دروغگو، گناهکار، بخیل، احمق و کسی که قطع رحم کرده است».۲
۲٫ ترک فکر گناه
ترک زمینه گناه، سهم بسزایی در ترک فکر گناه دارد. سعی کنید که فکر گناه را به یاد خدا تبدیل کنید.
۳٫ اشتغال به برنامه شبانه روزی
حتماً باید شبانه روز خود را با برنامه ریزی صحیح و متناسب وضع روحی و جسمی خود پر کنید و هیچ ساعت بی کاری نداشته باشید تا نفس شما مشغول شود. در اوقات بیکاری وسوسه های نفس و شیطان به سراغ انسان می آید و او را به فکر گناه و سپس به خود گناه می کشاند. امیرالموءمنین علی علیه السلام فرمود: «به راستی و حقیقت، این نفس (انسانی)، پیوسته و مرتب به بدی امر می کند؛ در نتیجه، هر کس آن را به خود واگذارد (و به کاری نگمارد)، نفس او را به سمت گناهان می کشاند».۳
۴٫ روزه گرفتن
روزه گرفتن، قوای حیوانی و شهوانی انسان را تضعیف می کند. اگر قوای شهوانی ضعیف شود، فکر گناه هم کم رنگ شود. امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: «هرگاه شکم پر شود، طغیان می کند».۴ مفهوم حدیث، این است که اگر شکم پر نشود، طغیان نمی کند و بهترین نوع گرسنگی، همان روزه گرفتن است.
تذکر این نکته بسیار ضروری است که روزه نباید برای بدن ضرری داشته باشد وگرنه شرعاً حرام است. و نیز نباید مزاحم انجام کارهای روزمرّه باشد. در هر صورت، اگر برای روزه گرفتن ممکن نیست، ساعات پرداختن به ورزش باید افزایش یابد.
۵٫ ورزش
هر روز ورزش لازم است؛ البته آن ورزش هایی که برای بدن ضرری ندارد؛ مثل نرم دویدن و نرم طناب زدن و انجام حرکت های کششی.
چند توصیه
۱٫ هیچ گناهی را کوچک نشمارید.
۲٫ در ابتدای روز، با خدای متعال شرط کنید که گناه نکنید و در طول روز، مراقب اعمال و رفتار خود باشید و در پایان روز، از خویش حساب بکشید. اگر از عملکرد خویش راضی بودید، خدای را شکر گویید و در صورتی که راضی نبودید، بر خویش سخت بگیرید.
۳٫ بدانید که همواره در محضر خدای بزرگ هستید و او بر وجود شما اشراف دارد و از ظاهر و باطن شما آگاه است.
۴٫ از خداوند با دعا و نیایش استعانت و استمداد بجویید؛ زیرا که خود فرمود: «اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، هیچ کدام به فضیلت و تزکیه روی نمی آوردید».۵
۵٫ اعمال و عادات نیکو را جایگزین رفتار ناپسند نمایید؛ مانند شرکت دائمی در نماز جماعت، نماز شب و دعا.
قرآن کریم می فرماید: «خوبی ها، سرانجام میدان را بر بدی ها تنگ خواهد کرد و آنها را از بین خواهد برد».۶
همچنین مطالعه پیرامون زندگی پارسایان و زاهدان و مطالعه کتاب های اخلاقی را فراموش نکنید.
در این زمینه به کتاب های زیر مراجعه کنید:
۱٫ گناه شناسی، محسن قرائتی.
۲٫ گناهان کبیره، شهید دستغیب.
۳٫ قیامت و قرآن (تفسیر سوره طور)، شهید دستغیب.
پی نوشت:
۱٫ شیخ عباس قمی، سفینة البحار.
۲٫ همان.
۳٫ علی سعادت پرور، سرالاسراء، ج ۱، ص ۵۴۴٫
۴٫ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج ۵، ص ۱۵۰٫
۵٫ نور(۲۴)، آیه ۲۱٫
۶٫ هود(۱۱)، آیه ۱۱۴٫
پدیدآورنده: سید مصطفی علم خواه
منبع : حوزه
آسانترین راههای گناه نکردن :
پرمودا باترا روانشناس هندی میگوید بزرگترین آتشهای جهان را با یک فنجان آب میتوان خاموش کرد. کافیست زمان را در یابید. یعنی به موقع اینکار انجام گیرد. زمانی که جرقهای زده شد و آتش به تازگی در حال خود نمایی است همان موقع با یک فنجان آب آتش خاموش میشود. آسیبها و گناهان را نیز در همان آغاز باید مهار کرد. بی مبالاتی و اهمال دامنه آنرا به سراسر زندگی گسترش داده و خاموش کردن آن کار بسیار دشوار و گاهی ناممکن خواهد بود .
همه ما خواهان سلامت و سعادت و نیکبختی در دنیا و قرار گرفتن در قرب الهی و محشور شدن با اولیاء خدا در آخرت هستیم. اما در بستر حرکت و تلاش در جهت رسیدن به اهداف متعالی فوق بعضاً در گرداب گناه و آلودگی گرفتار میشویم. میلغزیم، میلنگیم، میمانیم.
فرصت سوزی میکنیم. هر بار تصمیم بر عدم تکرار گناه و لغزش میگیریم. توبه میکنیم. اما بار دیگر گرفتار میشویم. چه کنیم؟ چه تدابیری بیندیشیم؟ آیا ممکن است گناهان خود را به صفر نزدیک کنیم؟ آیا رسیدن به مقام (نه معصومیت) که به مرز عصمت ممکن است؟ ابوذرها، مقدادها، میثم تمارها، مالک اشترها، زینتها، ام البنین ها، خدیجه کبراها و نیز در دههها و سده های اخیر شیخ انصاریها، میرزا جواد ملکی تبریزیها، امام خمینیها چگونه بدان مقامها رسیدند؟
بیایید اندکی بیندیشیم – تصمیم بگیریم – تمرین کنیم – عمل کنیم. پرواز را بیاموزیم و به آن قلههای رفیع اخلاقی و عرفانی برسیم. هم به آرامش و نشاط دنیوی و هم به سعادت و خوشبختی اخروی برسیم. برای رسیدن بدین مقام چند گام ساده لازم است خداوند دین و قرآن و انبیاء و چهارده نور آسمانی را برای راحتی و سهولت طی طریق ما طراحی و ترسیم نموده، نه برای سختی و شکنجه و ناراحتی و عذاب ما.
خداوند از رگ گردن به ما نزدیکتر از خود ما به ما مهربانتر است. پس چگونه و چرا باید ما را در رنج و عذاب گرفتار کند؟ دین اتوبان زندگی میسازد که هر کسی بخواهد میتواند در آن به طی طریق بپردازد. راههای پر سنگلاخ و پر پیچ و خم، از آن دور شدگان از دین است. استرس، اضطراب، اعتیاد، تنش، تلخی و گناه در بین دینداران حقیقی در کمترین حّد خود میباشند. جالب و عجیب اینجاست که هر قدر امکانات رفاهی بیشتر، جوامع مدرنتر رسانههای صوتی و تصویری فرا گیرتر و پیچیدهتر میشوند و تعداد تحصیلکردگان افزایش مییابد و آمار بی سوادان کاهش مییابد. بر آمار ناهنجاریهای اجتماعی از جمله طلاق، اعتیاد، خشونت، قانون گریزی، ... و نیز ناآرامیهای روانی و بداخلاقیها افزوده میشود.
چه باید کرد؟ برای پاسخ به سؤالات مذکور چه برنامهها و توصیههایی ارائه میشود؟ عارفان و عالمانی که خود به قلههای فضایل اخلاقی و دوری از مصائب و معصیتها رسیدهاند چه گفتهاند؟ جهت پرهیز از اطاله احکام اصلیترین توصیههای سالکان و راهیان نور را با هم میخوانیم: به امید آنکه بدانیم و بخوانیم و عمل کنیم.
1- راحتترین راه گناه نکردن، در محیط و فضای آلوده وارد نشدن در آب گناه مسموم کننده است. واقع شدن در فضای آلوده به گناه، مثل واقع شدن در محیطی آغشته به بیماری واگیر است. آثار مخرب آن اجتناب ناپذیر است. مگر در مورد افراد بسیار استثنایی مثل حضرت یوسف (علیه السلام) که وقتی وارد کاخ شد. کاخ نشینان را تغییر داد و خود تحت تاثیر محیط واقع نشد. همچنین آنگاه که وارد زندان شد. زندانیان را منقلب و متحول ساخت. اما در مورد افراد عادی این فرآیند به ندرت پیش میآید. لذا برای گناه نکردن دوری از گناه از ضروریات بسیار مهم بشمار میآید. مثلاً اگر در اتاقی، چند نفر در حال غیبت کردن هستند. تا زمانی که وارد آن اطاق نشده ایم از غیبت و آثار مخرب آن در امان هستیم. اما به محض ورود به آن مکان چه غیبت بکنیم چه بشنویم در هر صورت آلوده به گناه شدهایم.
2- دوری از دوستان و آشنایان و معاشرانی که اهل معصیت و گناه هستند. در آموزههای دینی انسان به آئین و مرام همنشین خود خوانده شده است. شخصیت و موقعیت هر کس را از طریق همنشینانش میتوان محک زد. بنابر این برای پرهیز از گناه و لغزش نباید با کسانی که گناه میپراکنند، معاشرت نمود بنا به گفته امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) «طبع آدمی خوبیها و بدیها اخلاقی و رفتاری دیگران را از آن خود میکند. پس با خوبان معاشرت کنید تا از خوبان و پاکان به شمار آیید.»
3- بیکاری مساویست با بیماری و هم نشینی با شیطان. لذا هرگز بیکار نباشید. 24 ساعت شبانه روز را به 3 قسمت مساوی تقسیم کنید. 8 ساعت خواب، 8ساعت کار، 8ساعت بی کار این 8ساعت بیکاری را با برنامه ریزی مطلوب و مشروع پُر کنید. به طور مثال 5/1ساعت مطالعه کتابهای اخلاقی، دینی، عرفانی و تربیتی، 1ساعت عبادت، نیم ساعت ورزش، 1ساعت با همسر بودن، 1ساعت با فرزند یا فرزندان گذراندن، 1ساعت ارتباط با خویشان و اطرافیان (تلفنی – حضوری)، 5/1ساعت استفاده مطلوب از برنامههای صدا و سیما و ....
4- برای دوری از بدیها و پلیدیها و گناهان همین بس که از آنچه در دیگران میبینیم و نمیپسندیم. دوری کنیم. این سفارش علی (علیه السلام) است که فرمودند: برای تربیت خود همین بس که از آنچه در دیگران میبینی و نمیپسندی دوری کن. ( غرر – ح 3241)
(لقمان را گفتند ادب از که آموختی؟ گفت: از بی ادبان)
5-مطالعه سر گذشت انسانهای بزرگ اسلامی، ایرانی و جهانی، تأثیر فوق العاده ای در رویکرد و عملکرد هر انسان بی غرضی خواهد داشت. این مهم را در فرآیند مبارزه و مقابله با گناه فراموش نکنید.
خداوند از رگ گردن به ما نزدیکتر از خود ما به ما مهربانتر است. پس چگونه و چرا باید ما را در رنج و عذاب گرفتار کند؟ دین اتوبان زندگی میسازد که هر کسی بخواهد میتواند در آن به طی طریق بپردازد. راههای پر سنگلاخ و پر پیچ و خم، از آن دور شدگان از دین است
6- عوامل و عناصر تحریک کننده غرایز و شهوات همچون – فیلمها، عکسها، و کتابهای مبتذل بنزینی بر روی آتش نفس امّاره خواهد بود. بنزین را از آتش دور کنید.
7- شیرینی و حلاوت، دوری از گناه را همواره در ذهن و زندگی تداعی و تکرار و تلخی و نتیجه ملال آور گناه را نیز یادآوری کنیم. از آینده به امروز نگاه کنیم. سریال زندگی خود را بنویسیم و فرآیند و پایان سریال را با خوبیها و زیباییهای اخلاقی طراحی کنیم تا هر بیننده و خواننده سناریوی سریال زندگی ما، با دیده تحقیر آمیز به ما ننگرد.
8- خود را به دو بال پرواز پر فراز آسیبها و آفتها مجهز کنیم. دو بال پرواز دین است و دانش، بدون دانش ، دین پوستهای بی مغز و بدون دین، دانش چراغی در دست دزد خواهد بود. (که گزیدهتر برد کالا) – منظور از دین اکتفا به چند رکعت نماز و سالی یک ماه روزه و مرتب به زیارت رفتن و بر سجاده نشستن و ذکر زبانی اکتفا کردن نیست.
منظور دینداری علاوه بر اینها خدمت بی توقع به مردم، پر کردن اوقات زندگی با خوبیها، ادب در برابر عالمان و عارفان و والدین و معلمان. مهار خشم و غیبت و حسادت و نیک همسرداری کردن و تلاش در جهت تربیت دینی فرزندان، مشارکت در سرنوشت جامعه، اینها موانع عمدهی آلوده شدن به بیهودگی و گناه و بطالت است.
9- پرمودا باترا روانشناس هندی میگوید بزرگترین آتشهای جهان را با یک فنجان آب میتوان خاموش کرد. کافیست زمان را در یابید. یعنی به موقع اینکار انجام گیرد. زمانی که جرقهای زده شد و آتش به تازگی در حال خود نمایی است همان موقع با یک فنجان آب آتش خاموش میشود. آسیبها و گناهان را نیز در همان آغاز باید مهار کرد. بی مبالاتی و اهمال دامنه آنرا به سراسر زندگی گسترش داده و خاموش کردن آن کار بسیار دشوار و گاهی ناممکن خواهد بود. اگر چه گناه نکردن آسانتر از توبه کردن است، اما بلافاصله توبه کردن و خاموش کردن جرقههای گناه، اقدامی است که در فرآیند پرهیز از گناه و پاک شدن و پاک ماندن ضروریست.
منبع:tebyan,net و سایت بیتوته
عوامل گناه چیست؟ چگونه گناه نکنیم
الف)عدم ایمان یا ضعف آن به مبدا و معاد و تبعات اعمال
ب)غفلت
ج)ضعف اراده در مقابل کوران غرایز و شهوات
________________________________________
توضیح این که:
گروهی از افراد، از آن رو که اساسا انسانهای بیایمانیهستند و یا اگر اعتقادی دارند از قوت لازم برخوردار نیست، تن به گناه میدهند.
این گونه افراد علی رغم این که به زبان میگویند:خدایی هست و از پس امروزفردایی، در مقابل هر عمل خیر پاداشی و در مقابل هر عمل شر عقوبتی است، ولی وقتی که به قلب آنها مراجعه کنی، خواهی دید که از ایمان خبری نیست و یااگر اعتقادی باشد بسیار ضعیف و کم سوست و آن هم آلوده به بسیاری از اوهام وخیالات و خرافات..
بدیهی است که چنین افرادی هنگامی که لذتها و خوشیهای زندگی دنیا رابا دستورهای دینی در تعارض ببینند، نمیتوانند اوامر و نواهی اولیای دین رابر خواستههای خود، مقدم بدارند و از لذایذ نفسانی و حیوانی خویش چشمبپوشند، بلکه با گفتن جملاتی مانند:
«سیلی نقد به از حلوای نسیه است»!
«چهکسی رفته و از آن دنیا خبر آورده که این حرفها راست است»!
و از این قبیلسخنان، بر خر مراد خویش سوار میشوند و از ارتکاب هیچ معصیتی فرو گذارینمیکنند!
________________________________________
گروه دیگر از افراد آن گونه نیستند که مانند گروه مذکور از نظر اعتقادیمشکلی داشته باشند، بلکه بر عکس، انسانهای معتقد و پای بندی هستند، ولیمشکل آنها غفلت از معتقدات است!
بدین معنا که امور ظاهری و اشتغالاتمعمولی و روز مره زندگی دنیا، آنها را طوری از یاد خداوند و معاد و عقوبتهایاعمال زشت و ناپسند خود غافل نموده که به چیزی جز خواستههای آنی و امورمربوط به زندگی دنیا فکر نمیکنند.پیداست که چنین کسانی عملا با دسته اول-که به بیاعتقادی یا ضعف ایمانمبتلا هستند-هیچ فرقی ندارند و همان گونه که آنان به آسانی مرتکب معصیتمیشوند، اینان نیز به سهولتبه دام گناه گرفتار میآیند.
________________________________________
گروه سوم کسانی هستند که نه مثل دسته اول مشکل عقیدتی دارند کهبیاعتقادی یا ضعف اعتقاد، آنها را به عصیان بکشاند و نه مثل دسته دوم مبتلای بهغفلت هستند که به سبب آن به دام گناه بیفتند، بلکه هم معتقدند و هم متوجه، ولیبا این همه از آن رو که انسانهای سست عنصر و بیارادهای هستند، در صحنهتعارض دین و هوای نفس نمیتوانند بر خواستههای نفسانی خویش غالب آیند وخود را کنترل کرده و از معصیتبپرهیزند.
________________________________________
چگونگی مقابله با عوامل گناه
اگر شخص گنهکار از گروه اول باشد(از نظر اعتقادیوضع مطلوبی نداشته باشد)لازم است قبل از هر چیز، خود را به اعتقاداتصحیح و متقنی که بر دلایل برهانی و محکم استوار باشند، مجهز کند;
بدین معنا که باید با تفکر و تامل در دقایق و ظرایف هستی و مطالعه و تحقیق دردفاتر و کتابهایی که متفکران و اندیشمندان الهی، در اعتقادات و مسائلعقیدتی نگاشتهاند به مرحلهای دستیابد که خدای تبارک و تعالی را بدونهیچ شک و شبههای باور کند و به راستی به روز رستاخیز معتقد شود و باورداشته باشد که:
فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرة شرا یره
تا بتواند مواظب خود باشد و از کارهای ناشایست اجتناب کند.در غیر اینصورت با ایمان تقلیدی و عقیده ناپایدار و خلاصه با تزلزل و تذبذب نمیتوانمتقی بود.
به همین جهت، خدای تبارک و تعالی در اول سوره بقره وقتی که اوصافمتقین را ذکر میکند، نخستین صفتی را که مورد اشاره قرار میدهد«ایمان بهغیب»است:
ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین الذین یؤمنون بالغیب و...
اینکتاب که در آن هیچ تردیدی نیست مایه هدایت تقوا پیشگان است.آنان که به غیبایمان دارند و...
بنابر این، جهت ایجاد تقوا و پرهیزکاری، ابتدا باید ایمان به غیب را که شاملایمان به مبدا و معاد و ایمان به تبعات اعمال است تقویت کرد و گرنه کسی کهعقیده ندارد و یا از عقیده متزلزل و ناپایداری برخوردار است، نمیتواند آن طورکه باید، تقوا را مراعات نماید، لذا خداوند تبارک و تعالی آن جا که خطاب به آنانکه ظاهرا به اسلام گرویدهاند میفرماید:
یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجارةتنجیکم من عذاب الیم» نخستین چیزی که مورد تاکید قرار میدهد، ایمان جدی و واقعی به خدا و رسول گرامی اوست، زیرا در ادامه میفرماید: تؤمنون باللهو رسوله...»
________________________________________
مراقبه، عامل غفلت زدایی
اما اگر شخص معصیت کار از گروه دوم و جزء کسانی باشد که غفلت ازمعتقدات، آنها را به گناه و عصیان میکشاند، لازم است از دستوری که اهلسلوک، مراقبهاش مینامند و آن را مایه سعادت و رکن عمده سیر و سلوکمیدانند، کمک بگیرد، یعنی شخص یاد شده باید هر روز از آن لحظهای که بیدارمیشود تا وقتی که میخواهد بخوابد، در هر جایی و حالی که هست، هموارهتمام اعتقادات و باورهایی که بدانها پای بند است پیش خود مجسم کند و تا جاییکه ممکن است فکر و ذکر و دل خود را به آنها متوجه سازد و بدین ترتیب، ریشه غفلت را-که زمینه ساز گناهان و تخلفات است-در وجود خویش بخشکاند تا برترک گناه و دوری از معصیت توفیق یابد.
________________________________________
حسین بن علی علیهما السلام و مرد گنهکار
مرحوم علامه مجلسی-رضوان الله تعالی علیه-در کتاب ارزشمند بحار الانوارروایتی از کتاب جامع الاخبار نقل کرده که با موضوع بحث ما نیز بسیار مناسباست;لذا در این جا به ذکر آن تبرک جسته و سپس به توضیح آن میپردازیم:
روایتشده است که مردی نزد حسین بن علی علیهما السلام آمد و گفت:
من مردیگنه کارم و نمیتوانم گناه نکنم، مرا نصیحتی کن.آن جناب در جواب اوفرمود:
پنج کار به جای آور و سپس هر گناهی که خواستی بکن!
________________________________________
اول:
رزق و روزی خدا را مخور و سپس هر گناهی را که خواستی بکن!
دوم:
از تحت ولایتخداوند خارج شو و آن گاه هر گناهی را که خواستی بکن!
سوم:
برای انجام گناه جایی برو، که خداوند تو را نبیند و بعد از آن هر گناهی کهخواهی بکن!
چهارم:
هر گاه ملک الموت آمد که جانت را بگیرد، او را از خود دور گردان و هرگناهی که خواستی انجام بده!
پنجم:
چون فرشته موکل بر دوزخ، خواست تو را در آتش افکند، از آن امتناع کنو داخل مشو، آنگاه هر گناهی را که خواستی بکن!
________________________________________
سید الشهداء علیه السلام در روایت مزبور، مرد گنه کار را به اموریتنبه داده است که اگر او در حین ارتکاب گناه، بدانها توجه داشته باشد، قطعا ازگناه دستشسته و از انجام دادن آن سرباز میزند، و به عبارت دیگر حسین بنعلی علیهما السلام برای آن که مرد عاصی را از شر گناهان برهاند، او را به عقاید و ندایفطرتش-که از آنها غفلت کرده و در نتیجه، به دام معصیت گرفتار آمده-متوجهساخته، و بدو فهمانده است که ریشه گناهانی که از او سر میزند غفلت ازمعتقدات است، و با توجه به آنها است که میتواند از دام معاصی برهد.
كارهاى زشت و نا پسند كه از يك شيعه انتظارش نيست مثل زنا كردن همجنس و حرام خوارى وغيره كه يكى از نشانه هاى ظهورآقا امام زمان ميباشد كه الان همچين چيزى دراين زمانه به شدت افزايش يافته يا كارها كه پيامبران در احكام الهى از آنها نهى كرده است كه ما آنها را امرى از منكر بدانيم گناه است .با نفس اماره بايد جنگيد هميشه بر خلاف ميل او بايد كار انجام داد مثلا اگر يك مهمانى رفتيد از هر ميوه
اى يك نوع گذاشتن جلوى شما هنگامى كه نفس اماره شما شما رو وسوسه ميكنه كه اون موزو روبردا شما يك ميوه ديگه اى رو برداريد:اين يعنى مبارزه و يك نبرد عالى اگر در طول زندگى اين گونه باشى هميشه پيروز ميدانى اين يعنى گناه نكردن
براستی عامل اصلی گناهان ما چیست ؟
در پاسخ به این سوال؛
گناهان کبیره ذیل، که منبع آن تحریر الوسیله حضرت امام (ره) می باشد، بیان می شود. با دقت توجه کنیم و بخوانیم:
________________________________________
1مایوس شدن از رحمت خدا( به طور واضح یعنی بگوییم دیگر خدا ما را نمی بخشد
2ایمن شدن از مکر خدا(عکس جمله بالا! یعنی بگوییم حتما خدا ما را می بخشد
3دروغ بستن به خدا و رسول و اوصیای پیغمبر (علیهم السلام ) (یعنی نقل حدیثی دروغین
4کشتن نفسی که خدا آن را حرام کرده به جز آن که به حق باشد.
5عاق والدین
6خوردن مال یتیم
7نسبت ناروا به زن شوهردار دادن
8فرار از جنگ
9قطع رحم
10سِحر
________________________________________
11 زنا
12لواط
13 دزدی
14 قسم دروغ
15کتمان شهادت
۱۶شهادت باطل
17شکستن عهد
18ناحقی در وصیت
19شرب خمر
20خوردن ربا
________________________________________
21خوردن مال باطل
22قمار
23خوردن میته و خون و گوشت خوک و گوشت هر چیزی که برای غیر خدا کشته شده است بدون آن که ضرورتی باشد.
24کم فروشی ( کم فروشی یعنی کوتاهی کردن در انجام امور(شامل تمام امور) کار را به نحو احسن انجام ندادن، که لازمه دوری جستن از آن داشتن وجدان کاری می باشد.
25)تعرب (به جاهلیت برگشتن
26کمک به ظالم و تمایل به آنها
27حبس نمودن حقوق بدون عذر
28دروغ
29تکبر
30)اسراف و تبذیر (تبذیر یعنی هدر دادن مال چه مال شخصی و چه اموال عمومی که هر دو مذموم است با این تفاوت که اموال عمومی دولتی مظلمه و پاسخگویی دارد و تبعات آن سنگین تر از هدر دادن مال شخص است
________________________________________
31خیانت
32غیبت
33سخن چینی
34اشتغال بالملاهی( یعنی اشتغال با آلات لهو که متاستفانه رایج است
35سبک شمردن حج
36ترک نماز
37جلوگیری از زکات
38اصرار بر انجام گناهان صغیره
39برای خدا شریک قرار دادن
40 انکار نمودن آنچه که خدا فرموده
41جنگ با اولیا خدا
________________________________________
همان گونه که مشاهده کردید،در بین این گناهان تعداد قابل توجهی با زبان انجام می شود یا زبان به طور غیر مستقیم در انجام آن ها دست دارد.
پس بیاییم زبانمان را کنترل کنیم و هر سخن بیهوده ای را از آن جاری نسازیم .
________________________________________
حسن ختام کار را با حدیثی از امام جعفر صادق علیه السلام به اتمام می رسانیم:
حضرت امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
«من عرف الله و عظمه منع فاه من الکلام و بطنه من الطعام و عنا نفسه بالصیام والقیام »
آن کس که خدا را شناخت و او را باعظمت یاد کرد باید مواظب دهان خود باشد و هر حرفی را نزند شکم را با هر غذایی پر نکند و کنار هر سفره ای ننشیند، عنان نفس را با گرفتن روزه و خواندن نماز در دست گیرد.
(اربعین شیخ بهایی، ص ۷۶، ح ۲
منبع : http://forum.bidari-andishe.ir/thread-2427.html
توضیح این که:
گروهی از افراد، از آن رو که اساسا انسانهای بیایمانیهستند و یا اگر اعتقادی دارند از قوت لازم برخوردار نیست، تن به گناه میدهند.
این گونه افراد علی رغم این که به زبان میگویند:خدایی هست و از پس امروزفردایی، در مقابل هر عمل خیر پاداشی و در مقابل هر عمل شر عقوبتی است، ولی وقتی که به قلب آنها مراجعه کنی، خواهی دید که از ایمان خبری نیست و یااگر اعتقادی باشد بسیار ضعیف و کم سوست و آن هم آلوده به بسیاری از اوهام وخیالات و خرافات..
بدیهی است که چنین افرادی هنگامی که لذتها و خوشیهای زندگی دنیا رابا دستورهای دینی در تعارض ببینند، نمیتوانند اوامر و نواهی اولیای دین رابر خواستههای خود، مقدم بدارند و از لذایذ نفسانی و حیوانی خویش چشمبپوشند، بلکه با گفتن جملاتی مانند:
«سیلی نقد به از حلوای نسیه است»!
«چهکسی رفته و از آن دنیا خبر آورده که این حرفها راست است»!
و از این قبیلسخنان، بر خر مراد خویش سوار میشوند و از ارتکاب هیچ معصیتی فرو گذارینمیکنند!
________________________________________
گروه دیگر از افراد آن گونه نیستند که مانند گروه مذکور از نظر اعتقادیمشکلی داشته باشند، بلکه بر عکس، انسانهای معتقد و پای بندی هستند، ولیمشکل آنها غفلت از معتقدات است!
بدین معنا که امور ظاهری و اشتغالاتمعمولی و روز مره زندگی دنیا، آنها را طوری از یاد خداوند و معاد و عقوبتهایاعمال زشت و ناپسند خود غافل نموده که به چیزی جز خواستههای آنی و امورمربوط به زندگی دنیا فکر نمیکنند.پیداست که چنین کسانی عملا با دسته اول-که به بیاعتقادی یا ضعف ایمانمبتلا هستند-هیچ فرقی ندارند و همان گونه که آنان به آسانی مرتکب معصیتمیشوند، اینان نیز به سهولتبه دام گناه گرفتار میآیند.
________________________________________
گروه سوم کسانی هستند که نه مثل دسته اول مشکل عقیدتی دارند کهبیاعتقادی یا ضعف اعتقاد، آنها را به عصیان بکشاند و نه مثل دسته دوم مبتلای بهغفلت هستند که به سبب آن به دام گناه بیفتند، بلکه هم معتقدند و هم متوجه، ولیبا این همه از آن رو که انسانهای سست عنصر و بیارادهای هستند، در صحنهتعارض دین و هوای نفس نمیتوانند بر خواستههای نفسانی خویش غالب آیند وخود را کنترل کرده و از معصیتبپرهیزند.
________________________________________
چگونگی مقابله با عوامل گناه
اگر شخص گنهکار از گروه اول باشد(از نظر اعتقادیوضع مطلوبی نداشته باشد)لازم است قبل از هر چیز، خود را به اعتقاداتصحیح و متقنی که بر دلایل برهانی و محکم استوار باشند، مجهز کند;
بدین معنا که باید با تفکر و تامل در دقایق و ظرایف هستی و مطالعه و تحقیق دردفاتر و کتابهایی که متفکران و اندیشمندان الهی، در اعتقادات و مسائلعقیدتی نگاشتهاند به مرحلهای دستیابد که خدای تبارک و تعالی را بدونهیچ شک و شبههای باور کند و به راستی به روز رستاخیز معتقد شود و باورداشته باشد که:
فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرة شرا یره
تا بتواند مواظب خود باشد و از کارهای ناشایست اجتناب کند.در غیر اینصورت با ایمان تقلیدی و عقیده ناپایدار و خلاصه با تزلزل و تذبذب نمیتوانمتقی بود.
به همین جهت، خدای تبارک و تعالی در اول سوره بقره وقتی که اوصافمتقین را ذکر میکند، نخستین صفتی را که مورد اشاره قرار میدهد«ایمان بهغیب»است:
ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین الذین یؤمنون بالغیب و...
اینکتاب که در آن هیچ تردیدی نیست مایه هدایت تقوا پیشگان است.آنان که به غیبایمان دارند و...
بنابر این، جهت ایجاد تقوا و پرهیزکاری، ابتدا باید ایمان به غیب را که شاملایمان به مبدا و معاد و ایمان به تبعات اعمال است تقویت کرد و گرنه کسی کهعقیده ندارد و یا از عقیده متزلزل و ناپایداری برخوردار است، نمیتواند آن طورکه باید، تقوا را مراعات نماید، لذا خداوند تبارک و تعالی آن جا که خطاب به آنانکه ظاهرا به اسلام گرویدهاند میفرماید:
یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجارةتنجیکم من عذاب الیم» نخستین چیزی که مورد تاکید قرار میدهد، ایمان جدی و واقعی به خدا و رسول گرامی اوست، زیرا در ادامه میفرماید: تؤمنون باللهو رسوله...»
________________________________________
مراقبه، عامل غفلت زدایی
اما اگر شخص معصیت کار از گروه دوم و جزء کسانی باشد که غفلت ازمعتقدات، آنها را به گناه و عصیان میکشاند، لازم است از دستوری که اهلسلوک، مراقبهاش مینامند و آن را مایه سعادت و رکن عمده سیر و سلوکمیدانند، کمک بگیرد، یعنی شخص یاد شده باید هر روز از آن لحظهای که بیدارمیشود تا وقتی که میخواهد بخوابد، در هر جایی و حالی که هست، هموارهتمام اعتقادات و باورهایی که بدانها پای بند است پیش خود مجسم کند و تا جاییکه ممکن است فکر و ذکر و دل خود را به آنها متوجه سازد و بدین ترتیب، ریشه غفلت را-که زمینه ساز گناهان و تخلفات است-در وجود خویش بخشکاند تا برترک گناه و دوری از معصیت توفیق یابد.
________________________________________
حسین بن علی علیهما السلام و مرد گنهکار
مرحوم علامه مجلسی-رضوان الله تعالی علیه-در کتاب ارزشمند بحار الانوارروایتی از کتاب جامع الاخبار نقل کرده که با موضوع بحث ما نیز بسیار مناسباست;لذا در این جا به ذکر آن تبرک جسته و سپس به توضیح آن میپردازیم:
روایتشده است که مردی نزد حسین بن علی علیهما السلام آمد و گفت:
من مردیگنه کارم و نمیتوانم گناه نکنم، مرا نصیحتی کن.آن جناب در جواب اوفرمود:
پنج کار به جای آور و سپس هر گناهی که خواستی بکن!
________________________________________
اول:
رزق و روزی خدا را مخور و سپس هر گناهی را که خواستی بکن!
دوم:
از تحت ولایتخداوند خارج شو و آن گاه هر گناهی را که خواستی بکن!
سوم:
برای انجام گناه جایی برو، که خداوند تو را نبیند و بعد از آن هر گناهی کهخواهی بکن!
چهارم:
هر گاه ملک الموت آمد که جانت را بگیرد، او را از خود دور گردان و هرگناهی که خواستی انجام بده!
پنجم:
چون فرشته موکل بر دوزخ، خواست تو را در آتش افکند، از آن امتناع کنو داخل مشو، آنگاه هر گناهی را که خواستی بکن!
________________________________________
سید الشهداء علیه السلام در روایت مزبور، مرد گنه کار را به اموریتنبه داده است که اگر او در حین ارتکاب گناه، بدانها توجه داشته باشد، قطعا ازگناه دستشسته و از انجام دادن آن سرباز میزند، و به عبارت دیگر حسین بنعلی علیهما السلام برای آن که مرد عاصی را از شر گناهان برهاند، او را به عقاید و ندایفطرتش-که از آنها غفلت کرده و در نتیجه، به دام معصیت گرفتار آمده-متوجهساخته، و بدو فهمانده است که ریشه گناهانی که از او سر میزند غفلت ازمعتقدات است، و با توجه به آنها است که میتواند از دام معاصی برهد.
منبع : http://www.netiran.net/mohammadtahgi/blog/31659/
عالمان اخلاق می گویند: منشأ و انگیزه درونی گناهان، سه نیروی نفس می باشد:
٫ شهوت، ۲٫غضب و ۳٫وهم. ۱
نیروی شهوت، انسان را به افراط در لذت خواهی نفسانی می کشاند و سرانجامش، غرق شدن در فحشا و زشتی هاست.
نیروی غضب، انسان را به ظلم، طغیان، آزار رسانی و تجاوز، وادار می کند.
نیروی وهم، روح برتری طلبی، انحصارجویی، تکبر و خودخواهی را در انسان زنده می کند و او را به گناهان بزرگی وارد می کند.
به این مثال توجه کنید: آب، در عین حال که مایه حیات تمامی جانداران می باشد، اگر مهار نشود، به صورت سیلابی جریان می یابد و باعث نابودی حیات بشر می شود.
این پدیده حیات بخش نیز نیاز به سد سازی و مهار دارد و در صورتی برای بشر مفید خواهد بود که به هنگام نیاز، در کانال کنترل شده خاصی قرار گیرد و از دریچه مخصوصی، به مقدار نیاز، جریان یابد و در غیر این صورت، طغیان می کند و به باغ ها، کشتزارها و خانه ها سرازیر شده، همه را ویران خواهد ساخت.
در مورد انسان نیز نیروی غضب، برای دفاع و شهوت، برای بقای نسل، لازم است؛ ولی اگر این دو غریزه بر اثر افسار گسیختگی طغیان کنند، موجب بروز جنایات ویران گر و انحرافات جنسی و بی عفتی خواهند شد.
در نتیجه اگر بخواهیم جامعه را از لوث گناه پاک سازیم و یا وجود خویش را از آلودگی گناه حفظ کنیم، راهی جز کنترل و تعدیل غرایز و تمایلات نفسانی نداریم.
حل مشکل
۱٫ گناه شناسی؛ شناخت گناهان و تفکر در آثار دنیوی و اخروی آنها، گام نخستین شناسایی تصویر زشت گناهان و زمینه ساز تنفر از گناهان است.
۲٫ گناه زدایی؛ مبارزه اساسی با گناه، از طریق مبارزه با زمینه های گناه و تقویت زمینه های اصلاح، امکان پذیر است و در این باره، راهی جز تقویت اراده وجود ندارد.
اینک با طرح سؤال های کوتاه و پاسخ آنها، به گشودن راه کمک می کنیم.
۱٫ چرا باید خودمان را بشناسیم؟ چون اگر استعداد بی نهایت و ارزش های وجودی خود را نشناسیم، هرگز حرکتی نخواهیم کرد. تمام حرکت تکاملی انسان، به نوع و عمق شناخت وی نسبت به ارزش های وجودی وی وابسته است.
۲٫ چرا باید هستی را شناسایی کنیم؟ چون انسان خلاصه هستی است و با هماهنگی و همراه شدن با هستی و قرب به خدای هستی و رنگ خدایی گرفتن، به کمال می رسد. اگر انسان هستی را نشناسد نمی داند چه باید کند و به عبارت دیگر، انسان، قانون کمال را از هستی فرا می گیرد.
۳٫ نقش دین در زندگی انسان چیست؟ آدمی با زبان هستی آشنا نیست و نیاز به مترجم دارد. دین، ترجمان هستی است و به نحو بسیار ظریفی انسان را به رنگ هستی درمی آورد. تمام دین، در جهت به خدا رسیدن و قرب الهی برنامه ریزی شده است.
۴٫ دانستن سرنوشت انسان در حیات اخروی و معاد، چه کمکی به انسان می کند؟ معاد و قیامت، فردای زندگی انسان است؛ فردایی که باید آن را بسازد و تا ابدیت در آن بماند. انسان باید بداند که عازم کدام وادی و مسافر کدام اقلیم وجود است؛ باید بداند که برای فردای خود، چه توشه ای فراهم کند و چه مقدار به کار و کوشش بپردازد؛ ببیند با چه کسی می خواهد همراه و همنشین شود تا در قیامت، با مشکل روبه رو نگردد.
یکی از مهم ترین مراحل خودسازی، رفع زمینه های گرایش به گناه است.
نقش ذکر و یاد خدا
ذکر خدا، آثار مثبت فراوانی دارد. ذکر، از آن جهت که با ذاکر اتحاد وجودی می یابد و باعث حضور خداوند در دل و جان مؤمن است، موجب می شود که ذاکر، خود را در محضر خدا حاضر ببیند و از کمال قرب او بهره مند شود و در نتیجه، بر محور حیا، از بسیاری از افکار پلید، اخلاق زشت و اعمال نکوهیده، پرهیز کند.
دستور العمل های ترک گناه
۱٫ ترک زمینه گناه
کنترل چشم؛ امام صادق علیه السلام فرمود: «نظر دوختن، تیری مسموم از تیرهای ابلیس است و چه بسا نگاهی که حسرت درازمدتی را (در دل) به ارث بگذارد»۱ بنابراین، انسان باید تا حد امکان، از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز کند.
کنترل گوش؛ باید از شنیدنی هایی که ممکن است به حرام منجر شوند و زمینه ساز حرام هستند، پرهیز شود؛ مانند موسیقی حرام، صدای شهوت انگیز نامحرم و .......
ترک هم نشینی با دوستان ناباب؛ دوستانی که باعث می شوند انسان گناه را مزمزه کند، در واقع دشمن هستند و باید از آنها پرهیز کرد.
از امام سجاد علیه السلام، از همراهی و سخن گفتن و رفیق بودن با پنج کس نهی فرموده که عبارتند از: دروغگو، گناهکار، بخیل، احمق و کسی که قطع رحم کرده است».۲
۲٫ ترک فکر گناه
ترک زمینه گناه، سهم بسزایی در ترک فکر گناه دارد. سعی کنید که فکر گناه را به یاد خدا تبدیل کنید.
۳٫ اشتغال به برنامه شبانه روزی
حتماً باید شبانه روز خود را با برنامه ریزی صحیح و متناسب وضع روحی و جسمی خود پر کنید و هیچ ساعت بی کاری نداشته باشید تا نفس شما مشغول شود. در اوقات بیکاری وسوسه های نفس و شیطان به سراغ انسان می آید و او را به فکر گناه و سپس به خود گناه می کشاند. امیرالموءمنین علی علیه السلام فرمود: «به راستی و حقیقت، این نفس (انسانی)، پیوسته و مرتب به بدی امر می کند؛ در نتیجه، هر کس آن را به خود واگذارد (و به کاری نگمارد)، نفس او را به سمت گناهان می کشاند».۳
۴٫ روزه گرفتن
روزه گرفتن، قوای حیوانی و شهوانی انسان را تضعیف می کند. اگر قوای شهوانی ضعیف شود، فکر گناه هم کم رنگ شود. امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: «هرگاه شکم پر شود، طغیان می کند».۴ مفهوم حدیث، این است که اگر شکم پر نشود، طغیان نمی کند و بهترین نوع گرسنگی، همان روزه گرفتن است.
تذکر این نکته بسیار ضروری است که روزه نباید برای بدن ضرری داشته باشد وگرنه شرعاً حرام است. و نیز نباید مزاحم انجام کارهای روزمرّه باشد. در هر صورت، اگر برای روزه گرفتن ممکن نیست، ساعات پرداختن به ورزش باید افزایش یابد.
۵٫ ورزش
هر روز ورزش لازم است؛ البته آن ورزش هایی که برای بدن ضرری ندارد؛ مثل نرم دویدن و نرم طناب زدن و انجام حرکت های کششی.
چند توصیه
۱٫ هیچ گناهی را کوچک نشمارید.
۲٫ در ابتدای روز، با خدای متعال شرط کنید که گناه نکنید و در طول روز، مراقب اعمال و رفتار خود باشید و در پایان روز، از خویش حساب بکشید. اگر از عملکرد خویش راضی بودید، خدای را شکر گویید و در صورتی که راضی نبودید، بر خویش سخت بگیرید.
۳٫ بدانید که همواره در محضر خدای بزرگ هستید و او بر وجود شما اشراف دارد و از ظاهر و باطن شما آگاه است.
۴٫ از خداوند با دعا و نیایش استعانت و استمداد بجویید؛ زیرا که خود فرمود: «اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، هیچ کدام به فضیلت و تزکیه روی نمی آوردید».۵
۵٫ اعمال و عادات نیکو را جایگزین رفتار ناپسند نمایید؛ مانند شرکت دائمی در نماز جماعت، نماز شب و دعا.
قرآن کریم می فرماید: «خوبی ها، سرانجام میدان را بر بدی ها تنگ خواهد کرد و آنها را از بین خواهد برد».۶
همچنین مطالعه پیرامون زندگی پارسایان و زاهدان و مطالعه کتاب های اخلاقی را فراموش نکنید.
در این زمینه به کتاب های زیر مراجعه کنید:
۱٫ گناه شناسی، محسن قرائتی.
۲٫ گناهان کبیره، شهید دستغیب.
۳٫ قیامت و قرآن (تفسیر سوره طور)، شهید دستغیب.
پی نوشت:
۱٫ شیخ عباس قمی، سفینة البحار.
۲٫ همان.
۳٫ علی سعادت پرور، سرالاسراء، ج ۱، ص ۵۴۴٫
۴٫ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج ۵، ص ۱۵۰٫
۵٫ نور(۲۴)، آیه ۲۱٫
۶٫ هود(۱۱)، آیه ۱۱۴٫
پدیدآورنده: سید مصطفی علم خواه
منبع : حوزه
آسانترین راههای گناه نکردن :
پرمودا باترا روانشناس هندی میگوید بزرگترین آتشهای جهان را با یک فنجان آب میتوان خاموش کرد. کافیست زمان را در یابید. یعنی به موقع اینکار انجام گیرد. زمانی که جرقهای زده شد و آتش به تازگی در حال خود نمایی است همان موقع با یک فنجان آب آتش خاموش میشود. آسیبها و گناهان را نیز در همان آغاز باید مهار کرد. بی مبالاتی و اهمال دامنه آنرا به سراسر زندگی گسترش داده و خاموش کردن آن کار بسیار دشوار و گاهی ناممکن خواهد بود .
همه ما خواهان سلامت و سعادت و نیکبختی در دنیا و قرار گرفتن در قرب الهی و محشور شدن با اولیاء خدا در آخرت هستیم. اما در بستر حرکت و تلاش در جهت رسیدن به اهداف متعالی فوق بعضاً در گرداب گناه و آلودگی گرفتار میشویم. میلغزیم، میلنگیم، میمانیم.
فرصت سوزی میکنیم. هر بار تصمیم بر عدم تکرار گناه و لغزش میگیریم. توبه میکنیم. اما بار دیگر گرفتار میشویم. چه کنیم؟ چه تدابیری بیندیشیم؟ آیا ممکن است گناهان خود را به صفر نزدیک کنیم؟ آیا رسیدن به مقام (نه معصومیت) که به مرز عصمت ممکن است؟ ابوذرها، مقدادها، میثم تمارها، مالک اشترها، زینتها، ام البنین ها، خدیجه کبراها و نیز در دههها و سده های اخیر شیخ انصاریها، میرزا جواد ملکی تبریزیها، امام خمینیها چگونه بدان مقامها رسیدند؟
بیایید اندکی بیندیشیم – تصمیم بگیریم – تمرین کنیم – عمل کنیم. پرواز را بیاموزیم و به آن قلههای رفیع اخلاقی و عرفانی برسیم. هم به آرامش و نشاط دنیوی و هم به سعادت و خوشبختی اخروی برسیم. برای رسیدن بدین مقام چند گام ساده لازم است خداوند دین و قرآن و انبیاء و چهارده نور آسمانی را برای راحتی و سهولت طی طریق ما طراحی و ترسیم نموده، نه برای سختی و شکنجه و ناراحتی و عذاب ما.
خداوند از رگ گردن به ما نزدیکتر از خود ما به ما مهربانتر است. پس چگونه و چرا باید ما را در رنج و عذاب گرفتار کند؟ دین اتوبان زندگی میسازد که هر کسی بخواهد میتواند در آن به طی طریق بپردازد. راههای پر سنگلاخ و پر پیچ و خم، از آن دور شدگان از دین است. استرس، اضطراب، اعتیاد، تنش، تلخی و گناه در بین دینداران حقیقی در کمترین حّد خود میباشند. جالب و عجیب اینجاست که هر قدر امکانات رفاهی بیشتر، جوامع مدرنتر رسانههای صوتی و تصویری فرا گیرتر و پیچیدهتر میشوند و تعداد تحصیلکردگان افزایش مییابد و آمار بی سوادان کاهش مییابد. بر آمار ناهنجاریهای اجتماعی از جمله طلاق، اعتیاد، خشونت، قانون گریزی، ... و نیز ناآرامیهای روانی و بداخلاقیها افزوده میشود.
چه باید کرد؟ برای پاسخ به سؤالات مذکور چه برنامهها و توصیههایی ارائه میشود؟ عارفان و عالمانی که خود به قلههای فضایل اخلاقی و دوری از مصائب و معصیتها رسیدهاند چه گفتهاند؟ جهت پرهیز از اطاله احکام اصلیترین توصیههای سالکان و راهیان نور را با هم میخوانیم: به امید آنکه بدانیم و بخوانیم و عمل کنیم.
1- راحتترین راه گناه نکردن، در محیط و فضای آلوده وارد نشدن در آب گناه مسموم کننده است. واقع شدن در فضای آلوده به گناه، مثل واقع شدن در محیطی آغشته به بیماری واگیر است. آثار مخرب آن اجتناب ناپذیر است. مگر در مورد افراد بسیار استثنایی مثل حضرت یوسف (علیه السلام) که وقتی وارد کاخ شد. کاخ نشینان را تغییر داد و خود تحت تاثیر محیط واقع نشد. همچنین آنگاه که وارد زندان شد. زندانیان را منقلب و متحول ساخت. اما در مورد افراد عادی این فرآیند به ندرت پیش میآید. لذا برای گناه نکردن دوری از گناه از ضروریات بسیار مهم بشمار میآید. مثلاً اگر در اتاقی، چند نفر در حال غیبت کردن هستند. تا زمانی که وارد آن اطاق نشده ایم از غیبت و آثار مخرب آن در امان هستیم. اما به محض ورود به آن مکان چه غیبت بکنیم چه بشنویم در هر صورت آلوده به گناه شدهایم.
2- دوری از دوستان و آشنایان و معاشرانی که اهل معصیت و گناه هستند. در آموزههای دینی انسان به آئین و مرام همنشین خود خوانده شده است. شخصیت و موقعیت هر کس را از طریق همنشینانش میتوان محک زد. بنابر این برای پرهیز از گناه و لغزش نباید با کسانی که گناه میپراکنند، معاشرت نمود بنا به گفته امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) «طبع آدمی خوبیها و بدیها اخلاقی و رفتاری دیگران را از آن خود میکند. پس با خوبان معاشرت کنید تا از خوبان و پاکان به شمار آیید.»
3- بیکاری مساویست با بیماری و هم نشینی با شیطان. لذا هرگز بیکار نباشید. 24 ساعت شبانه روز را به 3 قسمت مساوی تقسیم کنید. 8 ساعت خواب، 8ساعت کار، 8ساعت بی کار این 8ساعت بیکاری را با برنامه ریزی مطلوب و مشروع پُر کنید. به طور مثال 5/1ساعت مطالعه کتابهای اخلاقی، دینی، عرفانی و تربیتی، 1ساعت عبادت، نیم ساعت ورزش، 1ساعت با همسر بودن، 1ساعت با فرزند یا فرزندان گذراندن، 1ساعت ارتباط با خویشان و اطرافیان (تلفنی – حضوری)، 5/1ساعت استفاده مطلوب از برنامههای صدا و سیما و ....
4- برای دوری از بدیها و پلیدیها و گناهان همین بس که از آنچه در دیگران میبینیم و نمیپسندیم. دوری کنیم. این سفارش علی (علیه السلام) است که فرمودند: برای تربیت خود همین بس که از آنچه در دیگران میبینی و نمیپسندی دوری کن. ( غرر – ح 3241)
(لقمان را گفتند ادب از که آموختی؟ گفت: از بی ادبان)
5-مطالعه سر گذشت انسانهای بزرگ اسلامی، ایرانی و جهانی، تأثیر فوق العاده ای در رویکرد و عملکرد هر انسان بی غرضی خواهد داشت. این مهم را در فرآیند مبارزه و مقابله با گناه فراموش نکنید.
خداوند از رگ گردن به ما نزدیکتر از خود ما به ما مهربانتر است. پس چگونه و چرا باید ما را در رنج و عذاب گرفتار کند؟ دین اتوبان زندگی میسازد که هر کسی بخواهد میتواند در آن به طی طریق بپردازد. راههای پر سنگلاخ و پر پیچ و خم، از آن دور شدگان از دین است
6- عوامل و عناصر تحریک کننده غرایز و شهوات همچون – فیلمها، عکسها، و کتابهای مبتذل بنزینی بر روی آتش نفس امّاره خواهد بود. بنزین را از آتش دور کنید.
7- شیرینی و حلاوت، دوری از گناه را همواره در ذهن و زندگی تداعی و تکرار و تلخی و نتیجه ملال آور گناه را نیز یادآوری کنیم. از آینده به امروز نگاه کنیم. سریال زندگی خود را بنویسیم و فرآیند و پایان سریال را با خوبیها و زیباییهای اخلاقی طراحی کنیم تا هر بیننده و خواننده سناریوی سریال زندگی ما، با دیده تحقیر آمیز به ما ننگرد.
8- خود را به دو بال پرواز پر فراز آسیبها و آفتها مجهز کنیم. دو بال پرواز دین است و دانش، بدون دانش ، دین پوستهای بی مغز و بدون دین، دانش چراغی در دست دزد خواهد بود. (که گزیدهتر برد کالا) – منظور از دین اکتفا به چند رکعت نماز و سالی یک ماه روزه و مرتب به زیارت رفتن و بر سجاده نشستن و ذکر زبانی اکتفا کردن نیست.
منظور دینداری علاوه بر اینها خدمت بی توقع به مردم، پر کردن اوقات زندگی با خوبیها، ادب در برابر عالمان و عارفان و والدین و معلمان. مهار خشم و غیبت و حسادت و نیک همسرداری کردن و تلاش در جهت تربیت دینی فرزندان، مشارکت در سرنوشت جامعه، اینها موانع عمدهی آلوده شدن به بیهودگی و گناه و بطالت است.
9- پرمودا باترا روانشناس هندی میگوید بزرگترین آتشهای جهان را با یک فنجان آب میتوان خاموش کرد. کافیست زمان را در یابید. یعنی به موقع اینکار انجام گیرد. زمانی که جرقهای زده شد و آتش به تازگی در حال خود نمایی است همان موقع با یک فنجان آب آتش خاموش میشود. آسیبها و گناهان را نیز در همان آغاز باید مهار کرد. بی مبالاتی و اهمال دامنه آنرا به سراسر زندگی گسترش داده و خاموش کردن آن کار بسیار دشوار و گاهی ناممکن خواهد بود. اگر چه گناه نکردن آسانتر از توبه کردن است، اما بلافاصله توبه کردن و خاموش کردن جرقههای گناه، اقدامی است که در فرآیند پرهیز از گناه و پاک شدن و پاک ماندن ضروریست.
منبع:tebyan,net و سایت بیتوته
عوامل گناه چیست؟ چگونه گناه نکنیم
الف)عدم ایمان یا ضعف آن به مبدا و معاد و تبعات اعمال
ب)غفلت
ج)ضعف اراده در مقابل کوران غرایز و شهوات
________________________________________
توضیح این که:
گروهی از افراد، از آن رو که اساسا انسانهای بیایمانیهستند و یا اگر اعتقادی دارند از قوت لازم برخوردار نیست، تن به گناه میدهند.
این گونه افراد علی رغم این که به زبان میگویند:خدایی هست و از پس امروزفردایی، در مقابل هر عمل خیر پاداشی و در مقابل هر عمل شر عقوبتی است، ولی وقتی که به قلب آنها مراجعه کنی، خواهی دید که از ایمان خبری نیست و یااگر اعتقادی باشد بسیار ضعیف و کم سوست و آن هم آلوده به بسیاری از اوهام وخیالات و خرافات..
بدیهی است که چنین افرادی هنگامی که لذتها و خوشیهای زندگی دنیا رابا دستورهای دینی در تعارض ببینند، نمیتوانند اوامر و نواهی اولیای دین رابر خواستههای خود، مقدم بدارند و از لذایذ نفسانی و حیوانی خویش چشمبپوشند، بلکه با گفتن جملاتی مانند:
«سیلی نقد به از حلوای نسیه است»!
«چهکسی رفته و از آن دنیا خبر آورده که این حرفها راست است»!
و از این قبیلسخنان، بر خر مراد خویش سوار میشوند و از ارتکاب هیچ معصیتی فرو گذارینمیکنند!
________________________________________
گروه دیگر از افراد آن گونه نیستند که مانند گروه مذکور از نظر اعتقادیمشکلی داشته باشند، بلکه بر عکس، انسانهای معتقد و پای بندی هستند، ولیمشکل آنها غفلت از معتقدات است!
بدین معنا که امور ظاهری و اشتغالاتمعمولی و روز مره زندگی دنیا، آنها را طوری از یاد خداوند و معاد و عقوبتهایاعمال زشت و ناپسند خود غافل نموده که به چیزی جز خواستههای آنی و امورمربوط به زندگی دنیا فکر نمیکنند.پیداست که چنین کسانی عملا با دسته اول-که به بیاعتقادی یا ضعف ایمانمبتلا هستند-هیچ فرقی ندارند و همان گونه که آنان به آسانی مرتکب معصیتمیشوند، اینان نیز به سهولتبه دام گناه گرفتار میآیند.
________________________________________
گروه سوم کسانی هستند که نه مثل دسته اول مشکل عقیدتی دارند کهبیاعتقادی یا ضعف اعتقاد، آنها را به عصیان بکشاند و نه مثل دسته دوم مبتلای بهغفلت هستند که به سبب آن به دام گناه بیفتند، بلکه هم معتقدند و هم متوجه، ولیبا این همه از آن رو که انسانهای سست عنصر و بیارادهای هستند، در صحنهتعارض دین و هوای نفس نمیتوانند بر خواستههای نفسانی خویش غالب آیند وخود را کنترل کرده و از معصیتبپرهیزند.
________________________________________
چگونگی مقابله با عوامل گناه
اگر شخص گنهکار از گروه اول باشد(از نظر اعتقادیوضع مطلوبی نداشته باشد)لازم است قبل از هر چیز، خود را به اعتقاداتصحیح و متقنی که بر دلایل برهانی و محکم استوار باشند، مجهز کند;
بدین معنا که باید با تفکر و تامل در دقایق و ظرایف هستی و مطالعه و تحقیق دردفاتر و کتابهایی که متفکران و اندیشمندان الهی، در اعتقادات و مسائلعقیدتی نگاشتهاند به مرحلهای دستیابد که خدای تبارک و تعالی را بدونهیچ شک و شبههای باور کند و به راستی به روز رستاخیز معتقد شود و باورداشته باشد که:
فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرة شرا یره
تا بتواند مواظب خود باشد و از کارهای ناشایست اجتناب کند.در غیر اینصورت با ایمان تقلیدی و عقیده ناپایدار و خلاصه با تزلزل و تذبذب نمیتوانمتقی بود.
به همین جهت، خدای تبارک و تعالی در اول سوره بقره وقتی که اوصافمتقین را ذکر میکند، نخستین صفتی را که مورد اشاره قرار میدهد«ایمان بهغیب»است:
ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین الذین یؤمنون بالغیب و...
اینکتاب که در آن هیچ تردیدی نیست مایه هدایت تقوا پیشگان است.آنان که به غیبایمان دارند و...
بنابر این، جهت ایجاد تقوا و پرهیزکاری، ابتدا باید ایمان به غیب را که شاملایمان به مبدا و معاد و ایمان به تبعات اعمال است تقویت کرد و گرنه کسی کهعقیده ندارد و یا از عقیده متزلزل و ناپایداری برخوردار است، نمیتواند آن طورکه باید، تقوا را مراعات نماید، لذا خداوند تبارک و تعالی آن جا که خطاب به آنانکه ظاهرا به اسلام گرویدهاند میفرماید:
یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجارةتنجیکم من عذاب الیم» نخستین چیزی که مورد تاکید قرار میدهد، ایمان جدی و واقعی به خدا و رسول گرامی اوست، زیرا در ادامه میفرماید: تؤمنون باللهو رسوله...»
________________________________________
مراقبه، عامل غفلت زدایی
اما اگر شخص معصیت کار از گروه دوم و جزء کسانی باشد که غفلت ازمعتقدات، آنها را به گناه و عصیان میکشاند، لازم است از دستوری که اهلسلوک، مراقبهاش مینامند و آن را مایه سعادت و رکن عمده سیر و سلوکمیدانند، کمک بگیرد، یعنی شخص یاد شده باید هر روز از آن لحظهای که بیدارمیشود تا وقتی که میخواهد بخوابد، در هر جایی و حالی که هست، هموارهتمام اعتقادات و باورهایی که بدانها پای بند است پیش خود مجسم کند و تا جاییکه ممکن است فکر و ذکر و دل خود را به آنها متوجه سازد و بدین ترتیب، ریشه غفلت را-که زمینه ساز گناهان و تخلفات است-در وجود خویش بخشکاند تا برترک گناه و دوری از معصیت توفیق یابد.
________________________________________
حسین بن علی علیهما السلام و مرد گنهکار
مرحوم علامه مجلسی-رضوان الله تعالی علیه-در کتاب ارزشمند بحار الانوارروایتی از کتاب جامع الاخبار نقل کرده که با موضوع بحث ما نیز بسیار مناسباست;لذا در این جا به ذکر آن تبرک جسته و سپس به توضیح آن میپردازیم:
روایتشده است که مردی نزد حسین بن علی علیهما السلام آمد و گفت:
من مردیگنه کارم و نمیتوانم گناه نکنم، مرا نصیحتی کن.آن جناب در جواب اوفرمود:
پنج کار به جای آور و سپس هر گناهی که خواستی بکن!
________________________________________
اول:
رزق و روزی خدا را مخور و سپس هر گناهی را که خواستی بکن!
دوم:
از تحت ولایتخداوند خارج شو و آن گاه هر گناهی را که خواستی بکن!
سوم:
برای انجام گناه جایی برو، که خداوند تو را نبیند و بعد از آن هر گناهی کهخواهی بکن!
چهارم:
هر گاه ملک الموت آمد که جانت را بگیرد، او را از خود دور گردان و هرگناهی که خواستی انجام بده!
پنجم:
چون فرشته موکل بر دوزخ، خواست تو را در آتش افکند، از آن امتناع کنو داخل مشو، آنگاه هر گناهی را که خواستی بکن!
________________________________________
سید الشهداء علیه السلام در روایت مزبور، مرد گنه کار را به اموریتنبه داده است که اگر او در حین ارتکاب گناه، بدانها توجه داشته باشد، قطعا ازگناه دستشسته و از انجام دادن آن سرباز میزند، و به عبارت دیگر حسین بنعلی علیهما السلام برای آن که مرد عاصی را از شر گناهان برهاند، او را به عقاید و ندایفطرتش-که از آنها غفلت کرده و در نتیجه، به دام معصیت گرفتار آمده-متوجهساخته، و بدو فهمانده است که ریشه گناهانی که از او سر میزند غفلت ازمعتقدات است، و با توجه به آنها است که میتواند از دام معاصی برهد.
كارهاى زشت و نا پسند كه از يك شيعه انتظارش نيست مثل زنا كردن همجنس و حرام خوارى وغيره كه يكى از نشانه هاى ظهورآقا امام زمان ميباشد كه الان همچين چيزى دراين زمانه به شدت افزايش يافته يا كارها كه پيامبران در احكام الهى از آنها نهى كرده است كه ما آنها را امرى از منكر بدانيم گناه است .با نفس اماره بايد جنگيد هميشه بر خلاف ميل او بايد كار انجام داد مثلا اگر يك مهمانى رفتيد از هر ميوه
اى يك نوع گذاشتن جلوى شما هنگامى كه نفس اماره شما شما رو وسوسه ميكنه كه اون موزو روبردا شما يك ميوه ديگه اى رو برداريد:اين يعنى مبارزه و يك نبرد عالى اگر در طول زندگى اين گونه باشى هميشه پيروز ميدانى اين يعنى گناه نكردن
براستی عامل اصلی گناهان ما چیست ؟
در پاسخ به این سوال؛
گناهان کبیره ذیل، که منبع آن تحریر الوسیله حضرت امام (ره) می باشد، بیان می شود. با دقت توجه کنیم و بخوانیم:
________________________________________
1مایوس شدن از رحمت خدا( به طور واضح یعنی بگوییم دیگر خدا ما را نمی بخشد
2ایمن شدن از مکر خدا(عکس جمله بالا! یعنی بگوییم حتما خدا ما را می بخشد
3دروغ بستن به خدا و رسول و اوصیای پیغمبر (علیهم السلام ) (یعنی نقل حدیثی دروغین
4کشتن نفسی که خدا آن را حرام کرده به جز آن که به حق باشد.
5عاق والدین
6خوردن مال یتیم
7نسبت ناروا به زن شوهردار دادن
8فرار از جنگ
9قطع رحم
10سِحر
________________________________________
11 زنا
12لواط
13 دزدی
14 قسم دروغ
15کتمان شهادت
۱۶شهادت باطل
17شکستن عهد
18ناحقی در وصیت
19شرب خمر
20خوردن ربا
________________________________________
21خوردن مال باطل
22قمار
23خوردن میته و خون و گوشت خوک و گوشت هر چیزی که برای غیر خدا کشته شده است بدون آن که ضرورتی باشد.
24کم فروشی ( کم فروشی یعنی کوتاهی کردن در انجام امور(شامل تمام امور) کار را به نحو احسن انجام ندادن، که لازمه دوری جستن از آن داشتن وجدان کاری می باشد.
25)تعرب (به جاهلیت برگشتن
26کمک به ظالم و تمایل به آنها
27حبس نمودن حقوق بدون عذر
28دروغ
29تکبر
30)اسراف و تبذیر (تبذیر یعنی هدر دادن مال چه مال شخصی و چه اموال عمومی که هر دو مذموم است با این تفاوت که اموال عمومی دولتی مظلمه و پاسخگویی دارد و تبعات آن سنگین تر از هدر دادن مال شخص است
________________________________________
31خیانت
32غیبت
33سخن چینی
34اشتغال بالملاهی( یعنی اشتغال با آلات لهو که متاستفانه رایج است
35سبک شمردن حج
36ترک نماز
37جلوگیری از زکات
38اصرار بر انجام گناهان صغیره
39برای خدا شریک قرار دادن
40 انکار نمودن آنچه که خدا فرموده
41جنگ با اولیا خدا
________________________________________
همان گونه که مشاهده کردید،در بین این گناهان تعداد قابل توجهی با زبان انجام می شود یا زبان به طور غیر مستقیم در انجام آن ها دست دارد.
پس بیاییم زبانمان را کنترل کنیم و هر سخن بیهوده ای را از آن جاری نسازیم .
________________________________________
حسن ختام کار را با حدیثی از امام جعفر صادق علیه السلام به اتمام می رسانیم:
حضرت امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
«من عرف الله و عظمه منع فاه من الکلام و بطنه من الطعام و عنا نفسه بالصیام والقیام »
آن کس که خدا را شناخت و او را باعظمت یاد کرد باید مواظب دهان خود باشد و هر حرفی را نزند شکم را با هر غذایی پر نکند و کنار هر سفره ای ننشیند، عنان نفس را با گرفتن روزه و خواندن نماز در دست گیرد.
(اربعین شیخ بهایی، ص ۷۶، ح ۲
منبع : http://forum.bidari-andishe.ir/thread-2427.html
توضیح این که:
گروهی از افراد، از آن رو که اساسا انسانهای بیایمانیهستند و یا اگر اعتقادی دارند از قوت لازم برخوردار نیست، تن به گناه میدهند.
این گونه افراد علی رغم این که به زبان میگویند:خدایی هست و از پس امروزفردایی، در مقابل هر عمل خیر پاداشی و در مقابل هر عمل شر عقوبتی است، ولی وقتی که به قلب آنها مراجعه کنی، خواهی دید که از ایمان خبری نیست و یااگر اعتقادی باشد بسیار ضعیف و کم سوست و آن هم آلوده به بسیاری از اوهام وخیالات و خرافات..
بدیهی است که چنین افرادی هنگامی که لذتها و خوشیهای زندگی دنیا رابا دستورهای دینی در تعارض ببینند، نمیتوانند اوامر و نواهی اولیای دین رابر خواستههای خود، مقدم بدارند و از لذایذ نفسانی و حیوانی خویش چشمبپوشند، بلکه با گفتن جملاتی مانند:
«سیلی نقد به از حلوای نسیه است»!
«چهکسی رفته و از آن دنیا خبر آورده که این حرفها راست است»!
و از این قبیلسخنان، بر خر مراد خویش سوار میشوند و از ارتکاب هیچ معصیتی فرو گذارینمیکنند!
________________________________________
گروه دیگر از افراد آن گونه نیستند که مانند گروه مذکور از نظر اعتقادیمشکلی داشته باشند، بلکه بر عکس، انسانهای معتقد و پای بندی هستند، ولیمشکل آنها غفلت از معتقدات است!
بدین معنا که امور ظاهری و اشتغالاتمعمولی و روز مره زندگی دنیا، آنها را طوری از یاد خداوند و معاد و عقوبتهایاعمال زشت و ناپسند خود غافل نموده که به چیزی جز خواستههای آنی و امورمربوط به زندگی دنیا فکر نمیکنند.پیداست که چنین کسانی عملا با دسته اول-که به بیاعتقادی یا ضعف ایمانمبتلا هستند-هیچ فرقی ندارند و همان گونه که آنان به آسانی مرتکب معصیتمیشوند، اینان نیز به سهولتبه دام گناه گرفتار میآیند.
________________________________________
گروه سوم کسانی هستند که نه مثل دسته اول مشکل عقیدتی دارند کهبیاعتقادی یا ضعف اعتقاد، آنها را به عصیان بکشاند و نه مثل دسته دوم مبتلای بهغفلت هستند که به سبب آن به دام گناه بیفتند، بلکه هم معتقدند و هم متوجه، ولیبا این همه از آن رو که انسانهای سست عنصر و بیارادهای هستند، در صحنهتعارض دین و هوای نفس نمیتوانند بر خواستههای نفسانی خویش غالب آیند وخود را کنترل کرده و از معصیتبپرهیزند.
________________________________________
چگونگی مقابله با عوامل گناه
اگر شخص گنهکار از گروه اول باشد(از نظر اعتقادیوضع مطلوبی نداشته باشد)لازم است قبل از هر چیز، خود را به اعتقاداتصحیح و متقنی که بر دلایل برهانی و محکم استوار باشند، مجهز کند;
بدین معنا که باید با تفکر و تامل در دقایق و ظرایف هستی و مطالعه و تحقیق دردفاتر و کتابهایی که متفکران و اندیشمندان الهی، در اعتقادات و مسائلعقیدتی نگاشتهاند به مرحلهای دستیابد که خدای تبارک و تعالی را بدونهیچ شک و شبههای باور کند و به راستی به روز رستاخیز معتقد شود و باورداشته باشد که:
فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرة شرا یره
تا بتواند مواظب خود باشد و از کارهای ناشایست اجتناب کند.در غیر اینصورت با ایمان تقلیدی و عقیده ناپایدار و خلاصه با تزلزل و تذبذب نمیتوانمتقی بود.
به همین جهت، خدای تبارک و تعالی در اول سوره بقره وقتی که اوصافمتقین را ذکر میکند، نخستین صفتی را که مورد اشاره قرار میدهد«ایمان بهغیب»است:
ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین الذین یؤمنون بالغیب و...
اینکتاب که در آن هیچ تردیدی نیست مایه هدایت تقوا پیشگان است.آنان که به غیبایمان دارند و...
بنابر این، جهت ایجاد تقوا و پرهیزکاری، ابتدا باید ایمان به غیب را که شاملایمان به مبدا و معاد و ایمان به تبعات اعمال است تقویت کرد و گرنه کسی کهعقیده ندارد و یا از عقیده متزلزل و ناپایداری برخوردار است، نمیتواند آن طورکه باید، تقوا را مراعات نماید، لذا خداوند تبارک و تعالی آن جا که خطاب به آنانکه ظاهرا به اسلام گرویدهاند میفرماید:
یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجارةتنجیکم من عذاب الیم» نخستین چیزی که مورد تاکید قرار میدهد، ایمان جدی و واقعی به خدا و رسول گرامی اوست، زیرا در ادامه میفرماید: تؤمنون باللهو رسوله...»
________________________________________
مراقبه، عامل غفلت زدایی
اما اگر شخص معصیت کار از گروه دوم و جزء کسانی باشد که غفلت ازمعتقدات، آنها را به گناه و عصیان میکشاند، لازم است از دستوری که اهلسلوک، مراقبهاش مینامند و آن را مایه سعادت و رکن عمده سیر و سلوکمیدانند، کمک بگیرد، یعنی شخص یاد شده باید هر روز از آن لحظهای که بیدارمیشود تا وقتی که میخواهد بخوابد، در هر جایی و حالی که هست، هموارهتمام اعتقادات و باورهایی که بدانها پای بند است پیش خود مجسم کند و تا جاییکه ممکن است فکر و ذکر و دل خود را به آنها متوجه سازد و بدین ترتیب، ریشه غفلت را-که زمینه ساز گناهان و تخلفات است-در وجود خویش بخشکاند تا برترک گناه و دوری از معصیت توفیق یابد.
________________________________________
حسین بن علی علیهما السلام و مرد گنهکار
مرحوم علامه مجلسی-رضوان الله تعالی علیه-در کتاب ارزشمند بحار الانوارروایتی از کتاب جامع الاخبار نقل کرده که با موضوع بحث ما نیز بسیار مناسباست;لذا در این جا به ذکر آن تبرک جسته و سپس به توضیح آن میپردازیم:
روایتشده است که مردی نزد حسین بن علی علیهما السلام آمد و گفت:
من مردیگنه کارم و نمیتوانم گناه نکنم، مرا نصیحتی کن.آن جناب در جواب اوفرمود:
پنج کار به جای آور و سپس هر گناهی که خواستی بکن!
________________________________________
اول:
رزق و روزی خدا را مخور و سپس هر گناهی را که خواستی بکن!
دوم:
از تحت ولایتخداوند خارج شو و آن گاه هر گناهی را که خواستی بکن!
سوم:
برای انجام گناه جایی برو، که خداوند تو را نبیند و بعد از آن هر گناهی کهخواهی بکن!
چهارم:
هر گاه ملک الموت آمد که جانت را بگیرد، او را از خود دور گردان و هرگناهی که خواستی انجام بده!
پنجم:
چون فرشته موکل بر دوزخ، خواست تو را در آتش افکند، از آن امتناع کنو داخل مشو، آنگاه هر گناهی را که خواستی بکن!
________________________________________
سید الشهداء علیه السلام در روایت مزبور، مرد گنه کار را به اموریتنبه داده است که اگر او در حین ارتکاب گناه، بدانها توجه داشته باشد، قطعا ازگناه دستشسته و از انجام دادن آن سرباز میزند، و به عبارت دیگر حسین بنعلی علیهما السلام برای آن که مرد عاصی را از شر گناهان برهاند، او را به عقاید و ندایفطرتش-که از آنها غفلت کرده و در نتیجه، به دام معصیت گرفتار آمده-متوجهساخته، و بدو فهمانده است که ریشه گناهانی که از او سر میزند غفلت ازمعتقدات است، و با توجه به آنها است که میتواند از دام معاصی برهد.
منبع : http://www.netiran.net/mohammadtahgi/blog/31659/